نمایش «استخر (خالی)» اثر مارک ریونهیل، که اولین بار در سال ۲۰۰۶ توسط انتشارات «فرانتیک اسمبلی» منتشر شد، یک تجربه تئاتری فیزیکی و چالشبرانگیز است که به بررسی دوستی، حسادت و اخلاق در هنر میپردازد. داستان حول چهار دوست سابق مدرسه هنر میچرخد که زمانی یک گروه خلاق صمیمی بودهاند و اکنون برای تجدید دیدار در ویلای سالی، یکی از اعضای موفق و مشهور، گرد هم آمدهاند. دو نفر از دوستان قدیمی فوت کردهاند و بازماندگان با ترکیبی از حسادت، گناه و حسرت روبرو هستند. سالی، میزبان این دیدار، دوستانش را به شنا در استخر تازهساختهاش دعوت میکند، اما مشخص میشود که استخر خشک است. این رویارویی به حادثهای جدی منجر میشود: سالی دچار آسیب میشود، در کما بیهوش میماند و بدن او به مرکز توجه و وسواس هنری و اخلاقی دوستانش تبدیل میشود. آنها با ایده تبدیل رنج او به هنر مواجه میشوند، او را مستندسازی میکنند، اندامش را مرتب میکنند و در مورد مشروعیت این اقدامات بحث میکنند. با بهبود سالی، پویایی گروه تغییر میکند. او مالکیت دوستانش بر تصاویر و روایت را به چالش میکشد و نشان میدهد که بدن و داستانش متعلق به خودش است. این وضعیت دوستان را مجبور میکند تا با حسادتها، کینهها و مرزهای اخلاقی بین خلاقیت و سوءاستفاده روبرو شوند. ریونهیل در این نمایش به بررسی پیچیدگیهای دوستی و حسادت میپردازد و نشان میدهد که روابط نزدیک و سابق میتوانند تحت تأثیر موفقیت نابرابر و جاهطلبی شخصی به بحران تبدیل شوند. نمایش همچنین پرسش مهمی درباره استثمار هنری مطرح میکند: هنر چه زمانی از مرز اخلاق عبور میکند؟ تصمیم دوستان برای استفاده از رنج سالی به عنوان مادهای برای خلق هنری، ترکیب نگرانکنندهای از زندگی شخصی و خلاقیت را نشان میدهد و کالایی شدن تروما و روابط قدرت در جوامع هنری را به نقد میکشد. هویت و گناه از دیگر مضامین کلیدی هستند. شخصیتها اغلب ساختار مشخصی ندارند؛ صداها و نقشها همپوشانی دارند و گروه تقریبا به یک موجودیت جمعی تبدیل میشود. ریونهیل از تئاتر فیزیکی برای ملموس کردن این تجزیه هویت استفاده میکند: بازیگران نقشها را عوض میکنند، حرکاتشان دقیق و هماهنگ است و لحظات خشونت و صمیمیت شدید طراحی شدهاند تا کشمکشهای روانی و اخلاقی را به تصویر بکشند. از نقاط قوت نمایش میتوان به جنبه قوی تئاتر فیزیکی، متن نافذ از نظر اخلاقی و استفاده از ساختار غیرخطی اشاره کرد که روانشناسی جمعی گروه را برجسته میکند. با این حال، محدودیتهایی نیز وجود دارد: توسعه شخصیتهای فردی محدود است، اجرای نمایش نیازمند مهارت بالای فیزیکی و صحنهآرایی دقیق است و ابهام اخلاقی میتواند مخاطب را در وضعیت حلنشده و معذب رها کند. در مجموع، «استخر (خالی)» کاوشی تاریک و روانشناسانه در مورد جاهطلبی، دوستی و اخلاق هنر است. این نمایش از تئاتر فیزیکی برای بررسی سوءاستفاده از درد و موفقیت به نام خلاقیت استفاده میکند و مخاطبان را وادار میسازد تا مرز بین تحسین و فساد اخلاقی را بازنگری کنند. این اثر، تجربهای قدرتمند، تحریکآمیز و تأملبرانگیز است که بهطور مستقیم با مخاطب درگیر میشود و پرسشهایی درباره مسئولیت، هنر و همدلی مطرح میکند.
درباره مارک ریون هیل
مارک ریونهیل (Mark Ravenhill؛ زادهٔ ۱۹۶۶) نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، بازیگر تئاتر، روزنامهنگار، و کارگردان نمایش اهل بریتانیا است. تنها اثر ترجمه شده از او در ایران: نمایشنامه ((بُرش)) با ترجمه حمید دشتی و توسط نشر کرگدن است.