در تاریخ تحزب در ایران واژه حزب بیش از همه بیگمان با حزب توده ایران درآمیخته است. فراتر از آن، شاید اصطلاحاتی چون مبارزه سیاسی و حتی سیاست در دوران معاصر با نام این حزب گره خورده باشد. شگفت آنکه در این مبارزه سیاسی، از یک سو وفاداری به آرمان ها و خواستههای مردم و فداکاری و تلاش در راه توسعه سیاسی و فرهنگی کشور و گسترش جامعهپذیری و آموزش سیاسی و از دیگر سو خطا و خیانت و خدعه و شیفتگی یا سرسپردگی به بیگانه در مراحل مختلف حیات این حزب و گاه همزمان از سوی عناصر متفاوت تودهای بسیار دیده شد. بر این نکات، باز میتوان افزود که بیشترین نویسندگان، شاعران، روشنفکران و فرهیختگان جامعه ایرانی یا دستکم بخش قابل توجهی از آنان، یا به این حزب تعلق داشته اند یا به احزاب و گروه های منشعب و معارض با آن، که به هر روی خاستگاه و پرورشگاه نخستین آنان حزب توده بوده است. طرفه آنکه از آغاز دهه بیست یا دومین دوره تحزب در ایران، پیدایی حزب توده در مقام تشکل سیاسی شاخص چپ در ایران، چه به صورت واکنشی و چه به شکل تقلیدی به تکوین دیگر احزاب و گروه های سیاسی اعماز دینی و ملی و دولتی انجامید.