در بازگشت به دیار، وقتی برای اولین بار، پس از سفر حج، وارد اتاق عمل شدم، ناگهان احساس کردم به معبد دیگری وارد شدهام آنجا که چشمهای نگران با قلبهای بیمار و خسته و پرتیش تو را مینگرند، آنجا که به محیطی پر اضطراب و شاید مخوف به نام اتاق عمل وارد میشوند. چه کسی است که سایه مرگ را در کنار خود نبیند؟ آنجا که هرکس نقطه پایان امیدها، آرزوها و شیرینیهای زندگیاش را به عینه میبیند. آیا امید زندگی دادن عبادت نیست؟ آیا نوید دوباره زیست و آهنگ زیبای حیات نواختن عبادت نیست؟ آیا مهربانی و لطافت کلام، جنب و جوش شبانه روزی این فرشتگان بیتوقع نمیتواند در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی عبادت تلقی شود؟ اینجا اتاق عمل جراحی قلب بیمارستان امام علی (ع) است. از دو سال پیش با عشق بنا شده است. دلهای خسته و بیمار، با ورود به آن، امید بهبودی دارند. هر روز پشت این درها، مادران، زنان، کودکان و حتی مردان اشک میریزند و زیر لب دعا و نیایش سرمیدهند و با هر رفت و آمدی که برای همه همکاران امری عادیست. قلبشان به تیش میافتد و اضطراب و نگرانیشان صد چندان میشود.
معصومعلی معصومی نویسنده ایرانی متولد سال 1334 میباشد.