مجید دانشآراسته همانطوری مینویسد که زندگی میکند؛ فراز و نشیب زندگی پرماجرایش را به جهان کلمات میآورد، بیهیچ ادا و ادعای گزافی: سرخوش، بذلهگو، پر از حسرت و مملو از اندوه و همهی این حسهای متضاد را در داستانهایش همزمان احضار میکند. آدمهای داستانهای او، همین مردم کوچه و بازارند، همین مردمانی که تاریخ چند دههی گذشته را ساختهاند و دانشآراسته آنها را خوب میشناسد، میبیند و بود - و- نمودشان را روایت میکند. و همین ویژگی که در خود بسیار نکتهها دارد، دلیل و دغدغهی اصلی ما برای پرداختن به کار و زندگی این نویسندهی شناختهشدهی ایران و گیلان است.