«شبهای آبی روشن» دعوت به سفری است که در آن پا به سالهایی میگذارید که زمان، همگام با ضربان قلبها سپری میشد؛ سالهایی که هر کوچهاش قصهی عاشقانهای داشت و هر نگاه میتوانست طلوع حسی باشد در مسیر سایهروشن سرنوشت.
در دل روزمرگیهای سادهی آن سالها، عشقی بزرگی بیکباره جوانه میزند که جهان را در پیش شور و شکوه خود کوچک میپندارد؛ عشقی که با غلبه بر قلب انسان، او را به تحیر در رویارویی با خویش وامیدارد.
اما این رمان تنها یک روایت عاشقانه نیست. داستان، سفری است از دلبستگی تا رهایی، از یقین تا تردید و از رویا تا درک تازهای از زندگی. قهرمانان آن با قلبهایی پرشور و دنیایی پر از محدودیت، نشان میدهند که عشق آنقدر پیچیده و ناشناخته است که گاهی سنگینترین زنجیر زندان است و گاهی زیباترین آواز آزادی.
در پسزمینهی روایت نوستالژیک دهه هفتاد، خواب و خیالی که ریشه در گذشتهها دارد با واقعیت پیوند میخورد و عشقی از گذشته به امروز راه مییابد و همراه و همقدم عشق امروز میشود.
روایت داستان با قدرت و انسجام خود، شما را از ابتدا درگیر کرده و با شور و احساسی پاک همراه میسازد، تا سرانجام لحظاتی را تجربه کنید که هم عمیق است و هم به یادماندنی.
«شبهای آبی روشن» برای آنهایی است که میخواهند عاشقانهای نوستالژیک در مرز باریک خیال و واقعیت بخوانند؛ برای کسانی که میخواهند روزهای خاطرهانگیز دهه هفتاد را به روشنی دوباره به یاد بیاورند و برای همه دلهای مهربانی که آمادهاند در دریای پرتلاطم داستانی پرکشش که تا آخرین جمله رهایشان نمیکند غرق شوند.