داستان از تماس تلفنی آغاز میشود که زندگی نویسنده را برای همیشه به دو بخش «قبل» و «بعد» تقسیم میکند. خودکشی الیور، که سالها درگیر اعتیاد بوده، مانند انفجاری درونی، تمام ساختار روانی و معنایی زندگی پدر را ویران میکند. بوتبی اندوه را نه بهعنوان یک احساس گذرا، بلکه بهمثابه حالتی فراگیر و فلجکننده توصیف میکند؛ اندوهی که زمان را متوقف میسازد و جهان را از معنا تهی میکند.