سوزان والادون دختر زنی رختشوی است که در پاریس قرن نوزدهم میخواهد آرزوهایش را دنبال کند و روزی نقاش بزرگی شود، اما همیشه در سایۀ نقاشان مرد بزرگی مانند دگا، رنوآر و دیگران میماند و نادیده گرفته میشود.
الی در قرن بیستویکم زندگی میکند و زنی تنهاست. او مجبور است با سوگ و فقدان شریک زندگیاش کنار بیاید و در میانۀ بحرانهای زندگیاش با سوزان والادون آشنا میشود. الی تصمیم میگیرد در دنیایی مردسالارانه رویاهایش را مثل والادون دنبال کند. «آسمان آبی درخشان، بامهای آجرقرمز، مزارع دوردست که بهزودی سبزسبز میشوند همگی قلمروی من هستند. من تشنۀ رنگها و زندگیام.
مارتا مولنار داستاننویس امریکایی میباشد.