1. خانه
  2. /
  3. کتاب صد سالگی

کتاب صد سالگی

3.6 از 1 رأی

کتاب صد سالگی

قضاوت تاریخ درباره جلال آل احمد
One hundred years old
انتشارات: همرخ
ناموجود
190000
معرفی کتاب صد سالگی

کتاب صدسالگی؛ قضاوت تاریخ دربارهٔ جلال آل احمد، دومین کتاب انتشارات همرخ درباره جلال آل احمد است که به همت جناب آقای محمدحسین دانایی (خواهرزاده آل احمد) تهیه و تدوین شده است. در این کتاب، جمعی از اندیشمندان و نویسندگان ایرانی نظرات خود را درباره آثار و آرای آل احمد به رشته تحریر درآورده‌اند که روی هم تصویر کلی و نسبتا کامل‌تری از جلال را ارائه می‌کند و او را در بوته نقد می‌آزمایند.

درباره محمد حسین دانایی
درباره محمد حسین دانایی
 آقاي محمد حسين دانايي متولد سال 1323، خواهرزاده جلال آل‌احمد است. وی نویسنده کتاب دوبرادر که به جلال و شمس آل‌احمد اختصاص دارد، می باشد. دانایی در این کتاب روايت خودش را از دايي‌هاي بزرگوارش نقل کرده. روايت‌هايي که به‌دليل نزديکي آقاي دانايي به دايي‌هايش رنگ و بويي تازه دارند.
دسته بندی های کتاب صد سالگی
قسمت هایی از کتاب صد سالگی

توضیحاتتوضیحات تکمیلینظرات (۱) کتاب صدسالگی؛ قضاوت تاریخ دربارهٔ جلال آل احمد، دومین کتاب انتشارات همرخ درباره جلال آل احمد است که به همت جناب آقای محمدحسین دانایی (خواهرزاده آل احمد) تهیه و تدوین شده است. در این کتاب، جمعی از اندیشمندان و نویسندگان ایرانی نظرات خود را درباره آثار و آرای آل احمد به رشته تحریر درآورده‌اند که روی هم تصویر کلی و نسبتا کامل‌تری از جلال را ارائه می‌کند و او را در بوته نقد می‌آزمایند. قسمتی از مقدمه کتاب به قلم محمدحسین دانایی تاریخ پدیدهٔ غریبی است، چیزی شبیه یک دادگاه شبانه‌­روزی، یکسره کار می­‌کند، می­‌برد و می­‌دوزد، بعضی­‌ها را به عرش می­‌فرستد و بعضی­‌ها را به زیر فرش. جلال آل‌­احمد نویسندهٔ پرکار و پرجاذبه‌­ای بود، با سری پرشور و زندگی­‌ای پرماجرا. جمعا ۴۶ سال زندگی عرفی داشت، ولی تا الآن علی‌­الحساب(!) صد سال است که “زنده” است: زنده در ذهن­‌ها، حاضر در دل­‌ها و چابک نشسته بر سر زبان­‌ها و نوک قلم‌­ها. صدها نفر با او حرف دارند و دربارهٔ افکار و آثارش می­‌نویسند، هزاران نفر آنها را می­‌خرند و می­‌خوانند و خرخاکی‌­ها هم به قول احمد شاملو: در جنازه­‌اش به سوءظن می­‌نگرند! آدم صاف­ و صادق و صریحی بود، خوب و دقیق می­‌دید و بی­‌ملاحظه هم می­‌نوشت. در مقدمة کتاب “ارزیابی شتابزده” ماجرایی را نقل می­‌کند از یکی از استادانش، یعنی مرحوم عباس اقبال آشتیانی که به دانشجویان دانشسرای عالی، “تاریخ تمدن” درس می­‌داد. این استاد که یک مورخ مدقق بود، عقیده داشت: «هیچ واقعه‌­ای را تا صد سال بر آن نگذرد، نمی­‌توان داوری کرد.» ولی شاگردش که نه محقق بود و نه مدقق، به گونه دیگری فکر می­‌کرد: «آخر اگر من نگویم که از این آش داغ دهانم سوخت، که بداند که بر سر این سفرهٔ بلا چه­‌ها بر ما رفته­‌است؟» ناصرخسرو قبادیانی هم گویا از همین قماش بوده که گفته: هم امروز از پشت، بارت بیفکن- میفکن به فردا، مر این داوری را… چنین آل‌­احمدها و چنان ناصرخسروهایی هستند که حقایق ناب امروز را ثبت و ضبط می­‌کنند تا فردا به دست همان محققان مدقق برسند.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب صد سالگی" ثبت می‌کند