این پاره یادداشتها از میان آن سه «خ»- «خاطرات» و «خیالات» و «خرافات» - اگرچه عنوان خاطرات را به خود گرفته است و نه خیالات و نه خرافات، اما فقط خاطرات نیست؛ بسا توصیفاتی است که از زاویه دید نگارنده در لابهلای خاطرات، جامۀ نوشتار به خود پوشیده و در این دفتر مجال طرح یافته است. اگر قدری تلخ و تند و گزنده میآید، به عمد نبوده است؛ با کمال تأسف باید گفت نگاهی است که از دل واقعیات فروخفته در جای جای سازمانهای اداری منشأ میگیرد. راقم میتوانست سر در گریبان خود کند و چشم بر وقایع پیرامونی خود ببندد و قلم به جنبش درنیاورد، یا از سر خیال، قلمی کند و نهایتا از سبد ساختۀ ذهن مایه گذارد تا مذاقها را بیشتر خوش آید، و بدینسان آفرین بر کارنامۀ خود بنشاند! اما دریغا چنین کاری از عهدۀ صاحب قلم برنیامد. نگارنده اینگونه راضیتر است. اگر این شیوه دستاندرکاران اداری را مطبوع نمیافتد با بزرگواری خود بر وی ببخشند و با دیدۀ اغماض بر او قلم عفو درکشند!