اسکارلت سالها فکر میکرد پدرش یک دزد جواهرات بد نام است. اما وقتی مرد غریبه به دستور پدرش جعبهای به او میدهد، متوجه میشود سر نخهای داخل آن داستان متفاوتی را روایت میکند. او و دوستش، الی، برای کشف این راز، مسیری گاه خندهدار و گاه ترسناک را در پیش میگیرند.