کتاب چیدن باد

Chidane-Bad
کد کتاب : 18220
شابک : 978-6001740794
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 626
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 14
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

برنده ی جایزه ی مهرگان به عنوان بهترین رمان 1392

معرفی کتاب چیدن باد اثر محمد قاسم زاده

این جا تهران است،شهری که از آن بیزارم.در این شهر چیزی نمی بینم که به آن دل خوش کنم.تبریز را دوست دارم.اما این جا شهری است که کارم در آن پیش می رود.در تبریز ولیعهد بودم.به تهران آمدم و شاه شدم.تلگراف زدند که تبریز را رها کنم و بیایم.کامران میرزا امانم را بریده بود...

کتاب چیدن باد

محمد قاسم زاده
محمد قاسم‌زاده، متولد ۱۸ تیر ۱۳۳۴ در نهاوند است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند، هرچند به‌خاطر شغل نظامی پدر سال‌های کودکی را در شهرهای گوناگون سپری کرد. دبستان اتحاد در نهاوند نخستین مدرسه‌ای بود که در آن درس خواند.دبیرستان‌های آریا و کوروش‌کبیر در ادامه راه جایگاه‌هایی بود که بر میزهای آن‌ها نشست. سال ۱۳۵۳ دیپلم ادبی گرفت و همان سال وارد دانشگاه تهران شد. در این دانشگاه زبان و ادبیات فارسی خواند و در سال ۱۳۵۷ لیسانس گرفت. مدت نه سال از ...
قسمت هایی از کتاب چیدن باد (لذت متن)
خبرهای خوشی نبود. توطئه های دربار علنی شده بود. لیاخوف پیش تر به چشم می آمد. رحیم زن و بچه هاش را به بهانه ی شلوغی فرستاده بود ایوانکی، خانه ی پدرزنش. مادر من هم رفته بود آینه ورزان و کسی چشم به راهم نبود. اگر بیست و چهار ساعت هم بیرون می ماندم، خیالم از طرف خانه راحت بود. کسی برای برگشتنم دل شوره نداشت. اخطار کرده بودند در محله ی خودمان دست به کاری نزنیم. در این وضع آشفته کسی دست بالا را نداشت. نه شاه می توانست ادعا کند قدرت دارد و اختیار کارها به دست اوست، نه حرف مجلس دررو داشت. حتا یک دست هم نبود که بتواند به زبان واحد جلو دربار بایستد. عربده کشی صنیع حضرت و علی نیزه هم هر روزه شده بود. این ها مهره بودند. قمه های تیزشان در بهارستان زبان دربار بود. شاه می خواست بگوید دوره ی مماشات گذشته و با همین قمه ها جواب می دهد. شازده مقتدر نظام جمع و جورشان می کرد. هم می خواست چنگ و دندان نشان بدهند، هم این که جلوتر نروند. اگر لاش و لوش ها را به اختیار خودشان می گذاشت، قتل عام راه می انداختند.