کتاب خانه ی زویا

Zoyka's Apartment
کمدی در سه پرده
کد کتاب : 2017
مترجم :
شابک : 978-600326098-6
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 144
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1926
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب خانه ی زویا اثر میخائیل بولگاکف

تصویری که پس از خواندن خانه ی زویا در ذهن خواننده شکل می گیرد تصویری جهنمی از انحطاط و زوال در جامعه ی شوروی است. در این نمایش نامه نیز مانند پاره ای دیگر از آثار بولگاکف تم مهاجرت حضوری جدی دارد و توانایی و مهارت نویسنده در تجسم دراماتیک فضای آن دوره کاملا مشهود است. بولگاکف در خانه ی زویا نیز مانند کاری که در رمان مرشد و مارگاریتا کرده، سعی در اثبات این مساله دارد که واقعیت های زندگی در نظام سوسیالیستی را از طریق فانتزی بهتر می توان نشان داد.
حکومت شوروی در دهه آغازین موجودیت خود برای سامان دادن به اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی مبادرت به تدوین و ارائه برنامه ای اقتصادی با عنوان سیاست اقتصادی جدید کرد. در این میان زنی به نام زویا که برای مهاجرت از کشور نیاز به پول دارد با سوء استفاده از سیاست اقتصادی جدید و پرداخت رشوه به مأموران دولت محل سکونت استیجاری خود را به کارگاه دوزندگی و مد تبدیل می کند و تحت پوشش کارگاه دوزندگی از طرق نامشروع به کسب درآمد می پردازد تا هزینه مهاجرت خود و همراهانش را فراهم کند. اما سرانجام به خاطر قتلی که در کارگاه اتفاق می افتد گرفتار می شود.

کتاب خانه ی زویا

میخائیل بولگاکف
میخائیل آفاناسیویچ بولگاکف، زاده ی ۱۵ مه ۱۸۹۱، کیف و درگذشته ۱۰ مارس ۱۹۴۰، مسکو، نویسنده و نمایشنامه نویس مشهور روسی در نیمه ی اول قرن بیستم است. مشهورترین اثر او مرشد و مارگاریتا است.میخائیل بولگاکف در پانزدهم ماه مه ۱۸۹۱ در خانواده ای فرهیخته در شهر کیف اوکراین متولد شد. پدرش آفاناسی ایوانویچ دانشیار آکادمی علوم الهی و مادرش، واروارا میخائیلونا دبیر دبیرستانی در شهر کیف بود. پس از تولد فرزند اول، یعنی میخائیل، مادر از تدریس دست کشید و بیشتر وقت خود را به تربیت او اختصاص داد. بعد از میخائیل ...
نکوداشت های کتاب خانه ی زویا
Funny, sad, outrageous... a brutally honest snapshot of Moscow.
"خنده دار،ناراحت کننده ،عصبانی کننده...نمایی به شدت صادقانه از مسکو.
goodreads

Sin !! Corruption !! Poverty !! Greed !! Hilariousness !!!
گناه!!فساد!!فقر!!طمع!!شوخ طبعی!!!
Goodreads Review

قسمت هایی از کتاب خانه ی زویا (لذت متن)
آبالیانینف: امروز سر و کله ی یه دراز ولگرد چکمه پوش که بوی الکلش از ده فرسخی آدمو منگ می کرد، تو اتاقم پیدا شد و گفت« شما گراف سابق»… گفتم ببخشین منظورتون از گراف سابق چیه؟ مگه من چه م شده؟ برام جالبه بدونم. من که سـر و مـرو گنده در خدمت شمام. زویا: بعد چی شد؟ آبالیانینف: تصورشو بکنین. جواب داد «شما رو باید تو موزه ی انقلاب گذاشت». موقع گفتن جمله ش هم ته سیگارشو با پا روی فرش خاموش کرد. زویا: خب، بعد؟ آبالیانینف: بعدش داشتم با تراموا می اومدم پیش شما که جلو باغ زاالگیچسکی یه نوشته دیدم: « امروز مرغ سابق به نمایش گذاشته می شود». این قدر برام جالب بود که از تراموا پیاده شدم و از نگهبان پرسیدم «ببخشین می شه بفرمایین تو حکومت شوروی منظور از مرغ سابق چیه؟» جواب داد «خروس تاج دار». به نظرم یکی از این پروفسورهای کلّاش کمونیست، یه کار چندش آوری با مرغ بیچاره کرده و مرغه تبدیل شده به خروس. همه چی به ذهنم رسید. قسم می خورم. هرچی جلوتر می رفتم به مغزم می زد که ببر سابق حالا احتمالا فیله. وحشتناکه، نه!