1. خانه
  2. /
  3. کتاب کنام

کتاب کنام

3.8 از 1 رأی

کتاب کنام

Konaam
انتشارات: نشر چرخ
٪15
50000
42500
معرفی کتاب کنام
«کنام» اولین رمان سعید کاویانپور است و دغدغه‌های اجتماعی او در این اثر کاملآ پیداست. او برای روایت داستانش مکانی انتخاب کرده است که به او امکان پرداخت شخصیت‌های مختلفی را می‌دهد، ضمن آن‌که مکان در این داستان تبدیل به عنصری مهم و تاثیرگذار می‌شود. مکان فقط محل وقوع حوادث نیست بلکه برآمده از پیرنگ داستان است و به مضمون داستان ربط مستقیمی دارد و حتی می‌توان از آن برداشتی تمثیلی و نمادین کرد.
داستان ماجرای ساکنان یک آپارتمان است که در حال فروریختن است اما ساکنان این آپارتمان به جای مشارکت جهت بازسازی آن، یکدیگر را مقصر می‌دانند و با هم سر ‌جنگ دارند. حکایت آدم‌هایی که یاد نگرفته‌اند باهم مشارکت کنند و فقط حرف بازسازی خانه را پیش می‌کشند. همه در معرض خطرند؛ ولی مدام دیگری را مقصر می‌دانند و پشت‌ هم را خالی می‌کنند و منتظر هستند تا دستی از غیب برسد و اوضاع را سر و سامان بدهد.
می‌توان ساختمان را مدل کوچکی از یک جامعه بزرگ در نظر گرفت که همین مسائل در آن مطرح است. بی‌عملی، اتکا به شعار و متهم کردن دیگران از مسائلی است که جامعه ما گرفتار آن است. این مشخصه‌ها به خوبی در پیرنگ داستان تنیده شده‌اند. کشمکش بین همسایه‌ها هم داستان را پیش می‌برد و هم درونیات شخصیت‌ها را آشکار می‌کند. شخصیت‌هایی که همه‌ بیمارند و تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد منافع شخصی آن‌هاست و نه منافع جمعی و مکانی که در آن زندگی می‌کنند.
«کنام» رمانی نمادین است. اما مشخصه‌های واقعی آن به گونه‌ای است که حتی خواننده‌ای که به جنبه‌ی نمادین آن هم پی نبرد، از داستان لذت می‌برد. در واقعیت عینی و ملموس‌ داستان نشانه‌هایی هست که تداعی‌گر مفاهیم عمیق‌تری هستند. داستان روایت سرپناهی است که ناامن شده و ساکنان قصد فرار از آن را دارند. مأمنی برای آدم‌های رنجور، مریض و ناامیدی که تصور می‌کنند خانه از پای‌بست ویران است و درست شدنی نیست. نویسنده عشق را راه نجات می‌داند و سرانجام هم یک عشق خانه و ساکنان آن را نجات می‌دهد.
«کنام» روایتی جذاب از جامعه‌ی امروز ماست؛ نمونه‌ی کوچکی از یک کل. این رمان برای علاقمندان به رمان‌های اجتماعی و نمادین انتخاب مناسبی است.
درباره سعید کاویانپور
درباره سعید کاویانپور
سعید کاویانپور متولد سال 1355، نویسنده ایرانی می باشد.
قسمت هایی از کتاب کنام

همه چیز توی یک لحظه اتفاق افتاد: در پناه آن تاریکی، حول یک لیوان، با تماس دو انگشت، چشم و گوش دست ها باز شد. حالا هیچ چیز سرجای قبل نیست: همه جا روشناست.روی تخت آرام گرفته اید. سوغات آذر، ماه گردن آویز، روی سینه ی توست، مچ بندت به دست آذر و جای خالی قاب عکس منصور به دیوار. حالا اگر یک چیز از زندگی نفهمیده ای. حالا می دانی مرد شدن، تصویری است که فقط میتوانی توی چشم های راضی یک زن ببینی.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب کنام" ثبت می‌کند