کتاب شور هستی

The Origin
(داستان زندگی چارلز داروین)
کد کتاب : 21000
مترجم :
شابک : 978-9646026667
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 904
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1980
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

«اروینگ استون» از نویسندگان پرفروش در ادبیات آمریکا

معرفی کتاب شور هستی اثر ایروینگ استون

کتاب «شور زندگی» اثری نوشته «اروینگ استون» است که نخستین بار در سال 1980 به انتشار رسید. «استون» در این کتاب به «چارلز داروین» زندگی می بخشد—کسی که در حدود بیست سالگی به سفری رفت که نه از نظر آکادمیک و نه جسمانی، آماده انجام آن نبود. «استون» جنبه هایی گوناگون را از زندگی «داروین» به تصویر می کشد: ضعف ها و هراس های او؛ نوع واکنش های عاطفی او در مواجهه با اضطراب؛ و ذهن کنجکاو و توانمند او که هم طبیعت پیرامون خود را مورد تحلیل قرار می داد و هم به ساز و کارهای بزرگتر آن می اندیشید. اقامت این دانشمند انگلیسی به مدت کمتر از دو هفته در «گالاپاگوس»، ایده ای درخشان را به وجود آورد که در کنار سایر تحقیقات علمی «داروین» در پنج سال گذشته عمرش، او را به تئوری تکامل (فرگشت) رساند.

کتاب شور هستی

ایروینگ استون
ایروینگ استون، زاده ی 14 جولای 1903 و درگذشته ی 26 آگوست 1989، نویسنده ای آمریکایی بود که بیشتر به خاطر رمان های زندگی نامه ای خود شناخته می شود.استون در سال 1923، مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه کالیفرنیا دریافت کرد و پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در همانجا، به عنوان استادیار رشته ی زبان انگلیسی مشغول به فعالیت شد. او سپس ازدواج کرد و به همراه همسرش به پاریس رفت.
نکوداشت های کتاب شور هستی
A superlative novel.
رمانی خارق العاده.
Amazon Amazon

These pages reveal the drama and passion of a human being struggling with doubts and fears.
این صفحات، دراما و شور زندگی یک انسان در مواجهه با تردیدها و هراس هایش را آشکار می کند.
ThriftBooks

A brilliant account of a lifetime of intellectual inquiry.
شرحی درخشان از یک عمر پژوهش آکادمیک و علمی.
Fantastic Fiction

قسمت هایی از کتاب شور هستی (لذت متن)
ولی این بار چیز زیادی نمی دید، زیرا افکارش در اندرونش سیر می کرد. به استثنای «لایل» و «براون» و «یارل» و معدودی دیگر از دوستان دانشمندش، خود را از تمام زندگی اجتماعی دور نگه داشت.

چنان که پدرش یادآور شده بود، ماه فوریه ی آینده، سی ساله می شد، دیگر جوان نبود. اگر ازدواج نمی کرد و فرزندی نمی آورد، دودمان «داروین» که به هزار و پانصد نفر بالغ بود، به پایان می رسید.

این وظیفه ای دستوری نبود؛ ولی از وجود خانواده ی پرجمعیت خودش و خانواده ی «وج وود» و «منسلو» بسیار شادمان بود. ازدواج کردن، داشتن یک خانه و چند فرزند، روال معمول زندگی بود. او هم یک مرد معمولی بود.