کتاب روزگاران

The Ages
تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی
کد کتاب : 2221
شابک : 978-9646961111
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 1014
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1996
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 23
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب روزگاران اثر عبدالحسین زرین کوب

روزگاران کتابی است نوشته ی دکتر عدالحسین زرین کوب که به تاریخ ایران از ورود اریاییان به فلات ایران تا پایان حکومت پهلوی می پردازد. این کتاب نخستین بار در سال 1375 توسط انتشارات سخن به چاپ رسیده است. روزگاران تاریخ این سرزمین از حوادث، جنگ ها، تغییر پادشاهان و سلسله ها را به اجمال بررسی می کند اما به صورتی دقیق و معتبر این کار را انجام می دهد. از نظر نثر نیز این کتاب از دایره ی لغات گسترده ای استفاده می کند. نویسنده کوشیده است به صورتی بی طرف و متعادل بنویسد اما تنها به لیست کردن اتفاقات نمی پردازد و جایی که لازم ببیند نفسیر و تحلیل کوتاهی ارائه می دهد. فرمانروایان از یاد رفته با شکست ها و پیروزی هاشان ، آنان در پی هم از برابر دیدگان خوانشگر عبور می کنند و در حین عبور کارهاشان نیز گاه تفسیر، خط سیر کردارهایشان و نقش آن ها در تمدن و فرهنگ ایران ارزیابی میشود. اگر به مطالعه ی تاریخ ایران علاقه مندید این کتاب برای شما اثری خواندنی و مفید خواهد بود.

کتاب روزگاران

عبدالحسین زرین کوب
عبدالحسین زرین کوب ادیب، تاریخ نگار، منتقد ادبی، نویسنده، و مترجم برجستهٔ ایران معاصر است. آثار او به عنوان مرجع عمده در مطالعات تصوف و مولوی شناسی شناخته می شود. وی از تاریخ نگاران برجستهٔ ایران است و آثار معروفی در تاریخ ایران و نیز تاریخ اسلام دارد. این آثار به دلیل بیان ادبی و حماسی تاریخ از آثار پرفروش در میان ایرانیان هستند.زرین کوب بیش از چهار دهه در دانشگاه تهران، ادبیات فارسی، تاریخ اسلام و تاریخ ایران تدریس کرد و پس از انقلاب، با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی همکاری کرد، از جمله این...
قسمت هایی از کتاب روزگاران (لذت متن)
کورش این نفحه تازه را در عالم دردمید و الگوی یک فرمانروایی نوین را که مبنی بر اخلاق و عدالت و نجابت بود، به عالم عرضه کرد. وی تسامح را لازمه امپراطوری میدانست و امپراطوری را هم بدون سعی در توسعه محکوم به رکود و زوال میافت. اما بنیاد فرمانروایی را بر رافت و محبت قرار میداد و به همین سبب حتی دشمنانش که به نرمخویی او آگاه بودند در جنگ با او، مانند کسی که باید بکشد یا کشته شود نمی جنگیدند و چون از عطوفت او، هرچند به ندرت نیز خشم و قهری چاشنی آن می شد، مطمئن بودند از اینکه مغلوب او گردند دچار نومیدی و وحشت نمی شدند.