کتاب قدرت های نسبتا عجیب 1

Alex Sparrow and the Really Big Stink
دروغ سنج بدبو
کد کتاب : 22639
مترجم :
شابک : 978-6004624817
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 242
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 9 اردیبهشت

معرفی کتاب قدرت های نسبتا عجیب 1 اثر جنیفر کیلیک

داستان کتاب "قدرت های نسبتا عجیب 1" از "جنیفر کیلیک" درباره دو بچه با قدرت های نسبتا عجیب است؛ الکس یک مامور مخفی است که قدرت تشخیص دروغ را دارد و جس همکار اوست و می تواند با حیوانات ارتباط برقرار کند. الکس اسپارو یک مامور مخفی تحت آموزش است. او همچنین قدرت دروغ سنجی را دارد. "قدرت های نسبتا عجیب 1" یک رمان خنده دار و مناسب کودک و نوجوان است و پر از اتفاقات با مزه ، شوخی ها و ارجاعات ابرقهرمانانه است. اوه و البته یک ماهی قرمز نسبتا باهوش بنام باب هم در دنیایی که عیب و ویژگی های کودکان رنگ باخته وجود دارد. الکس و جس برای نجات بچه ها، باید به توانایی هایی که آن ها را متفاوت می کند اعتماد کنند.
الکس با کلیک کردن روی تبلیغی که در میانه ی یک بازی کامپیوتری ظاهر شد، از فردی به نام پروفسور قدرت خارق العاده ای را خریده است و از آن لحظه به بعد توسط پالس های الکتریکی که با یک تماس تلفنی به او منتقل می شود، دارای نیروی فوق بشری کشف دروغ شده است. گوش الکس با شنیدن هر دروغی صدا می دهد. اما یک مشکل خیلی بزرگ وجود دارد: آن هم بوی بسیار بدی است که با هر صدا از گوش الکس بیرون می آید. این قدرت خارق العاده باعث دردسرهای زیادی برای الکس می شود. الکس هر لحظه و هر جا از دوستان و دشمنانش دروغ های زیادی می شنود، در نتیجه همیشه بوی بسیار بدی اطراف او وجود دارد. او و جس باید دریابند که چرا دوستانشان و دشمنان ، همه به دانش آموزان مودب و خوش رفتار تبدیل شده اند و دقیقا چه کسی پشت همه ی این ماجرا ها است.

کتاب قدرت های نسبتا عجیب 1

جنیفر کیلیک
جنیفر کیلیک درباره ی خودش می گوید که ، من همیشه عاشق داستان ها بوده ام. وقتی که بزرگ می شدم، کتاب های زیادی را که در اتاق خوابم مخفی کرده بودم و برای خواندن نگه داشته بودم پس از خاموش شدن چراغ ها بیرون می آوردم. من همچنین عاشق نوشتن داستان بودم ، اولین داستان من درباره یک جوجه به نام "برفی"بود، که پای او صدمه دیده بود .من در لندن زندگی می کنم، در خانه ای پر از کودکان، حیوانات و پوکمون ها. وقتی مشغول مادری کردن یا مادرخوانده بودن (که اغلب اینطور است) نیستم، دوست دارم هر چه سریعتر بخوانم، بنویس...
نکوداشت های کتاب قدرت های نسبتا عجیب 1
A brilliantly bonkers, side-splitting superhero story.unexpected, this hilarious adventure is a laugh-out-loud extravaganza of a read.
یک داستان ابرقهرمانانه درخشان.
M.G. Leonard

Stuffed full of humour, mystery and the unexpected, this hilarious adventure is a laugh-out-loud extravaganza of a read.
مملو از شوخ طبعی ، رمز و راز و اتفاقات غیرمنتظره ، این ماجراجویی مفرح یک فانتزی خنده دار و خواندنی است.
Booklover Jo

قسمت هایی از کتاب قدرت های نسبتا عجیب 1 (لذت متن)
«یکی از ما باید مخفیانه بره اون جا.» من و جس داشتیم به راهی فکر می کردیم که بتوانیم وارد سوئیت مازم شویم تا بفهمیم آن جا دارد چه اتفاقی می افتد که این طور بچه ها را روانی کرده. جس گفت: «به من نگاه نکن، من ترجیح می دم فلفل قرمز به چشم هام بمالم، اما وانمود نکنم از جلسه های مازم خوشم می آد.» «راستش تو حق داری. هیچ آدمی رو نمی شناسم که از تو بدتر عمل کنه. برای این کار، باید دروغ بگی. باید با آدم هایی که ازشون متنفری، مودبانه حرف بزنی و بهشون لبخند بزنی.» «لبخند رو می تونم بزنم!» «بی خیال جس، هر دومون می دونیم که تو فقط وقت هایی لبخند می زنی که پیش د.د هستی یا وقت هایی که داری برای چیزی طومار می نویسی و امضا جمع می کنی.» «خب، جنابعالی هم این قدر این طرف و اون طرف دوئیدی و نصف بچه ها رو توی مازم عاصی کردی که امکان نداره بتونی بری اون جا. خانم اسمایلی و خانم فورترس تا همین جا هم بهت مشکوکن.» «چیزهایی که لازم داریم یه چنگک، یه قوطی اسپری مو و یه دستگاه ضبط صداست.» جس گفت: «چیزی که لازم داریم یه نفر ریزه میزه و آرومه که بتونه راحت مخفی شه و ازش مطمئن باشیم که لومون نمی ده.» «می دونم که به دارت دیور اعتماد داریم، اما اون مثل زرافه درازه!» «منظورم دیو نبود، احمق جان. یه مورد مناسب سراغ دارم.» جس خم شد روی میز و دماغش رو به روی دماغ باب قرار گرفت. «خواهش می کنم، باب. از خجالتت در می آیم.»