کتاب بزرگ قد یک دکمه

«بزرگ قد یک دکمه» کتاب داستانی تصویری برای بچه‌هاست. نویسنده کتاب، مسعود ملک‌یاری است که از نویسنده‌های شناخته شدۀ حوزه کودک و نوجوان است؛ اما تصویرگر کتاب سباستیائو پئیشوتو، پرتغالی است.
«بزرگ قد یک دکمه» داستانی سرگرم‌کننده و در عین حال آموزنده دارد. تصاویر کتاب هم در خدمت داستان هستند و در انتقال بار حسی و مفهوم کتاب، نقشی تعیین‌کننده دارند.
«بزرگ قد یک دکمه» که نامش هم جذاب است، ماجرای دکمه‌ای سیاه و پلاستیکی است که در دعوای دو پسر‌بچه از لباس یکی‌شان کنده می‌شود و به زمین می‌افتد. کتاب از زبان دکمه روایت می‌شود. دکمه حس می‌کند، چیز به‌درد‌نخوری است و کسی به دنبال او نیست چون اهمیتی ندارد. این سرآغاز داستان و ماجراهاست. او بارها و بارها در طول داستان، به این فکر می‌کند که کاش یک چیز بدرد بخوری بود، مثلا دسته کلید یا عینک و یا... اما در انتها اتفاقی برایش می‌افتد که...
مسعود ملک‌یاری با نوشتن این داستان تصویری، سعی داشته است تا به بچه‌ها با زبان داستان بفهماند که مهم نیست چقدر کوچک باشیم، رنگ‌مان چه باشد و از چه جنسی باشیم، مهم این است که هستیم و اندازۀ بودن‌مان مهم هستیم و می‌توانیم باارزش و بااهمیت باشیم؛ او به بچه‌ها می‌فهماند که اندازه مهم نیست، بزرگ بودن یا کوچک بودن اهمیتی ندارد، بلکه حضور و بودن‌مان مهم است.
این کتاب داستان برای بچه‌های ۳ تا ۹ سال می‌تواند خوب و آموزنده و در عین حال جذاب باشد. بچه‌ها غرق در داستان و تصاویر با دکمه سیاه پلاستیکی همراه می‌شوند و هر وقت دکمه از خودش می‌پرسد «من به چه دردی می‌خورم»، آن‌‌ها هم به فکر فرو می‌روند. در انتها بچه‌ها همراه دکمه سیاه می‌فهمند که می‌توان حتی یک دکمه سیاه پلاستیکی بود، اما بزرگ و مهم بود!‌
خواندن کتاب «بزرگ قد یک دکمه» ‌می‌تواند به بچه‌ها با زبانی ساده از هویت بگوید و هویت‌یابی، از امید بگوید و از خود‌باوری، این کتاب نه تنها برای بچه‌ها، بلکه برای بعضی بزرگ‌سالان نیز می‌تواند خوب و کارساز باشد!