کتاب جنگل

The Woods
کد کتاب : 23060
مترجم :
شابک : 978-6003840713
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 520
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 9 اردیبهشت

جنگل
The Woods
کد کتاب : 96263
مترجم :
شابک : 978-6226676700
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 448
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب جنگل اثر هارلن کوبن

کتاب «جنگل» رمانی نوشته «هارلن کوبن» است که اولین بار در سال 2007 به انتشار رسید. «پال "کوپ" کوپلند»، دادستان موقت در منطقه «اسکس» در «نیوجرسی»، و «لوسی گولد»، معشوق قدیمی او در اردوی تابستانی، هنوز نتوانسته اند که شبی سرنوشت ساز را فراموش کنند: دهه ها پیش، وقتی قرار شبانه آن ها باعث شد چند نفر دیگر در اردو، از جمله خواهر «کوپ»، مخفیانه به جنگلی در همان نزدیکی بروند و در آنجا قربانی قاتلی سریالی شوند. اما جسد یکی از قربانیان که قبلا هیچ وقت پیدا نشده بود، در «منهتن» و در حالی کشف می شود که مشخص است او به تازگی جانش را از دست داده—موضوعی که تردیدهایی جدی را در مورد پرونده قبلی به وجود می آورد. کارهای «کوپ» در آن شب دوباره توسط پلیس مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد.

کتاب جنگل


ویژگی های کتاب جنگل

«هارلن کوبن» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

هارلن کوبن
هارلن کوبن، زاده ی 4 ژانویه ی 1962، نویسنده ی آمریکایی رمان های معمایی و تریلر است.کوبن در خانواده ای یهودی در نیوجرسی چشم به جهان گشود. او همزمان با تحصیل در رشته ی علوم سیاسی، به همراه دن براون، عضو انجمن دانشگاهی سای اوپسیلون بود.او پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، در شرکت گردشگری پدربزرگش مشغول به کار شد.کوبن در سال آخر دانشگاه متوجه علاقه ی خود به نویسندگی شد. اولین کتاب او در 26سالگی انتشار یافت و رمان های بعدی او با موفقیت همراه شدند.هارلن کوبن به همراه همسر و چهار فرزندشان در ریجوود نی...
نکوداشت های کتاب جنگل
With all the surprises you’d expect from Coben.
با تمام غافلگیری هایی که از «کوبن» انتظار دارید.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

A gripping story, filled with fine characters and dark secrets.
داستانی جذاب، سرشار از کاراکترهای خوش-ساخت و اسرار تاریک.
Chicago Sun-Times

Dark and deep.
تاریک و ژرف.
Pittsburgh Post-Gazette

قسمت هایی از کتاب جنگل (لذت متن)
این دو نفر، کت و شلواری با ته رنگ قهوه ای به تن داشتند که کنده های درخت بعد از باران سیل آسا را به یاد می آورد. بدون لبخندی همه جا را زیر نظر گرفتند. حس بدی به من دست داد. شاید مشکلی پیش آمده بود. اکثر پلیس های این منطقه را می شناسم. با این که کاری نکرده بودم ولی دلم آشوب بود.

بعد از مرگ همسرم، «جین»، خواهر «گرتا»، به «ریجوود» رفت. «گرتا» می گفت برنامه های جدیدی برای زندگی دارد ولی من شک داشتم. به هر حال، آن قدر به من خوبی کردند که اعتراضی نکردم. زندگی بدون آن ها در ذهنم نمی گنجد.

این عکس را میلیون ها بار دیده بودم. رسانه ها عاشق این عکس بودند. چون عجیب عادی به نظر می رسید. «کامیلی» پرستار بچه بود و محبوبیت خاصی داشت، اما عکس اصلا به «کامیلی» شبیه نبود، عکس دختری بدجنس با چشمانی شیطانی و نیشخندی بیزارکننده بود که هر پسری را از خود دور می کند. خواهرم خیلی زیباتر از این عکس بود، اما هرچه بود به قیمت زندگی اش تمام شد.