کتاب کیسه ی شادی

Le sac de joie
قصه های ریزه میزه 1
کد کتاب : 23903
شابک : 978-6229530115
قطع : خشتی
تعداد صفحه : 12
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2019
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب کیسه ی شادی اثر کلر ژوبرت

"کیسه ی شادی" که جلد اول از مجموعه ی "قصه های ریزه میزه" است، کتابی است از خانم "کلر ژوبرت" که علاوه بر نویسندگی اثر، کار تصویرگری آن را نیز انجام داده است. داستان "کیسه ی شادی" نیز همچون دیگر داستان هایی که از قلم این بانوی نویسنده منتشر شده، در کمال سادگی و ظرافت برای روح لطیف کودکان به رشته ی تحریر درآمده و علاوه بر این که کودکان را با قصه ی جذاب و دوست داشتنی، سرگرم می کند، نکته ای مهم را نیز از لا به لای سطرهای قصه به آن ها می آموزد. این قصه های آموزنده همراه با تصویرسازی های شاد و دلگرم کننده از ویژگی های مجموعه "قصه های ریزه میزه" است که "کیسه ی شادی" نیز از این قاعده مستثنی نیست.
"کلر ژوبرت" نویسنده ی فرانسوی الاصل مسلمان، بیش از دو دهه است که به نویسندگی و تصویرگری برای کودکان مشغول است و این قصه را نیز برای بچه هایی که در گروه سنی الف و ب قرار دارند به نگارش درآورده است. داستان کوتاه و تخیلی و رنگارنگ "کیسه ی شادی"، برای خردسالان، قصه ی دو کفشدوزک را تعریف می کند که اسمشان پینک و دودوزک است. پینک و دودوزک که با هم دوست های جان جانی هستند، همیشه برای خوشحال کردن هم تلاش می کنند. مثلا یکی از روزها که دودوزک غصه دار بود و با دلی گرفته یک جا نشسته بود و حوصله بازی نداشت، پینک، با "کیسه ی شادی" به سراغ او می آید تا او را خوشحال کند و دوباره دوست عزیزش را خندان و شاداب ببیند. اینکه پینک چطور دودوزک را دوباره خوشحال می کند، در کتاب "کیسه ی شادی" از "کلر ژوبرت" بخوانید.

کتاب کیسه ی شادی

کلر ژوبرت
کلر ژوبرت (Claire Jobert) نویسنده و تصویرگر، در ماه مه 1961 در پاریس به دنیا آمد. وی در یک خانواده مسیحی بزرگ شد. او در نوزده سالگی به اسلام گروید و هنگام ازدواج به ایران مهاجرت کرد. کلر ژوبرت دارای مدرک لیسانس در علوم آموزشی است.او خودش داستان هایش را تصویر می کشد. با نگاهی گذرا به آثار او، می توانید به راحتی مشغله های او را با موضوعاتی چون ایمان و دین، هویت، روابط کودکان با محیط اطراف خود و غیره درک کنید. بیشتر آثار این نویسنده برای کودکان در سنین ابتدایی است.
قسمت هایی از کتاب کیسه ی شادی (لذت متن)
پینک از دوستش پرسید : " دودوزک جان ، می آیی بازی ؟ " دودوزک آه کشید و گفت : نه ! نه ! حالش را ندارم . دلم گرفته . نمی دانم چرا . " پینک گفت : " آخ آخ . باز هم ؟ " بعد فکری کرد و گفت : " صبر کن ، زود بر می گردم ." کمی طول کشید تا پینک بر گشت ، با یک کیسه روی پشتش . آن را به دودوزک داد و گفت : " این کیسه ی شادی ست . زود باش بازش کن .