کتاب از مدرنیسم تا پست مدرنیسم

From Modernism to Postmodernism: An Anthology
کد کتاب : 25280
مترجم :
شابک : 978-9641854098
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 1119
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1981
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 17
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب از مدرنیسم تا پست مدرنیسم اثر لارنس ای. کهون

"از مدرنیسم تا پست مدرنیسم" اثری است نوشته ی "لارنس ای. کهون" که مباحث معاصر را در بستری از نقد مدرنیته از قرن هفدهم به بعد مورد بررسی قرار می دهد. "لارنس ای. کهون"، کتاب "از مدرنیسم تا پست مدرنیسم" را با آرایش فنی و تاریخی خیره کننده ای تدوین نموده و منایع ضروری و مرتبط با چندین و چند رشته نظیر ادبیات، فلسفه، مطالعات فرهنگی، نظریات اجتماعی و مطالعات دینی را در نگارش آن به کار گرفته است.
مخاطب با مطالعه ی این اثر خود را با قسمت هایی مستند، قابل تأمل و ارزشمند از متن هایی که مباحث گسترده "از مدرنیسم تا پست مدرنیسم" را در بردارند، رو به رو می بیند. از ویژگی های بارز این کتاب، این است که برخلاف بسیاری از جدل های صورت گرفته در بحث پست مدرنیته که به ریشه های تاریخی آن توجه زیادی نکرده است ، "لارنس ای. کهون" در این اثر پست مدرنیسم را در زمینه تاریخی آن مورد بررسی قرار داده است. بدون شک ، هر گفت و گویی درباره پست مدرنیسم ، اگر مباحثه ای عمیق و مثمر ثمر باشد ، نیازمند دانش و آگاهی کافی از مدرنیته به عنوان نقطه آغاز آن است؛ به همین دلیل کتاب "از مدرنیسم تا پست مدرنیسم" به سه بخش اساسی تقسیم شده است. در قسمت نخست کتاب، مقدمه ای از تمدن مدرن و نقدهای منتقدین آن بیان می شود، بخش دوم، مدرنیته ی تحقق یافته را مورد ارزیابی قرار می دهد و بخش سوم اثر، به پست مدرنیسم و باز تعریف مدرنیسم می پردازد تا مخاطبی که در مبدا اصلی این دوره ها نزیسته است و آن را با تاخیر می شناسد، مباحث را به گونه ای اصیل تر و مشتاقانه تر دریافت نماید.

کتاب از مدرنیسم تا پست مدرنیسم

لارنس ای. کهون
لارنس اي. كهون متولد 31 اوت 1954 ، استاد فلسفه در دانشکده هُلی کراس است.
دسته بندی های کتاب از مدرنیسم تا پست مدرنیسم
قسمت هایی از کتاب از مدرنیسم تا پست مدرنیسم (لذت متن)
تامل دوم درباره ی طبیعت ذهن بشری و در این باب که شناخت آن از شناخت بدن آسان تر است. تامل دیروز ذهنم را از چنان شک هایی لبریز کرد که از این پس دیگر فراموش کردن شان در قدرت من نیست . مع هذا نمی توانم ببینم که به چه شیوه ای خواهم توانست آن ها را حل کنم؛ و چون گویی ناگهان در آبی بسیار ژرف افتاده ام چنان غافلگیر شده ام که نه می توانم در اعماق جای پای بیابم و نه برای نگهداری خودم در سطح آب شنا کنم ؛ با این حال تلاش خواهم کرد و باز هم همان راهی را که دیروز در آن وارد شدم دنبال خواهم کرد ، یعنی خودم را از هر آن چه بتوانم در آن کمترین شکی را تصور کنم ، درست مثل وقتی که آن را مطلقا باطل بشناسم ، دور کنم ، و به پیشروی در این راه ادامه خواهم داد تا آن گاه که به چیزی یقینی برسم ، یا لااقل ، اگر کار دیگری از من برنیاید ، تا زمانی که با یقین بفهمم که در جهان هیچ چیز یقینی وجود ندارد . ارشمیدس برای از جا کندن کره ی زمین و انتقال آن به مکان دیگر چیزی جز نقطه ای ثابت و بی حرکت نمی خواست و من هم اگر بخت یار باشد که فقط یک چیز یقینی و غیرقابل شک پیدا کنم حق دارم امید های عالی بپرورانم . بنابراین ، فرض می کنم که همه چیزهایی که می بینم کاذب اند ؛ خودم را متقاعد می کنم که هیچ چیز از همه ی آن چه حافظه ی سرشار از دروغم به من نشان می دهد هرگز نبوده است ؛ فکر می کنم هیچ حسی ندارم ؛ فرض می کنم جسم ، شکل ، امتداد ، حرکت و مکان چیزی جز وهمیات ذهنم نیستند . پس چه چیزی را می توان حقیقی دانست ؟ شاید هیچ چیز دیگری جز این حکم را که هیچ چیز یقینی در جهان وجود ندارد.