کتاب نقب زدن به آمریکا; کتاب نقب زدن به آمریکا

کتاب نقب زدن به آمریکا

Digging to America

کد کتاب : 2593
مترجم :
شابک : 9786002294920
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 288
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2006
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 3 اردیبهشت
کتاب حفره ای تا آمریکا; کتاب حفره ای تا آمریکا
حفره ای تا آمریکا
Digging to America

  • 25 % تخفیف
    380,000 | 285,000 تومان
  • موجود
  • انتشارات: افراز افراز
    نویسنده:
کد کتاب : 2592
مترجم :
شابک : 9789642436279
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 376
سال انتشار شمسی : 1391
سال انتشار میلادی : 2006
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 3 اردیبهشت

معرفی کتاب حفره ای تا آمریکا اثر آن تایلر

کتاب نقب زدن به آمریکا، رمانی نوشته ی آن تایلر است که اولین بار در سال 2006 منتشر شد. دو خانواده در فرودگاه بالتیمور با هم آشنا می شوند. زوجی ایرانی-آمریکایی با نام های سامی و زیبا یزدان، به همراه مادر باوقار و کم حرف زیبا یعنی مریم، آرام و ساکت نشسته اند در حالی که بیتسی و برد دانلدسن به علاوه ی اعضای دیگر خانواده شان، با دوربین های فیلمبرداری و بادکنک های رنگارنگ خود حسابی سر و صدا به پا کرده اند. پس از این که این دو خانواده تصمیم می گیرند یک مهمانی با هم برگزار کنند، رابطه ی دوستانه ی بلندمدتی میان آن ها شکل می گیرد. خانواده های یزدان و دانلدسن همزمان با بزرگ کردن فرزندانشان، با مسائل یافتن جایگاه و هویت خود مواجه می شوند. وقتی پدر بیتسی که به تازگی همسرش را از دست داده، شیفته ی مریم می شود، این زن باید رویارویی دوباره ای را با معنای بیگانه بودن، هویت و ارزش های خود تجربه کند.
ویژگی های کتاب حفره ای تا آمریکا

نامزد جایزه ی اورنج سال 2007

نامزد جایزه ی دوبلین سال 2008

از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز

آن تایلر
آن تایلر، زاده ی ۲۵ اکتبر سال ۱۹۴۱ در مینیاپولیس، مینه سوتا، رمان نویس، داستان نویس و منتقد ادبی آمریکایی و برنده ی جایزه ی پولیتزر برای داستان در سال ۱۹۸۹ است.آن تایلر در سال ۱۹۶۳ با نویسنده و روانپزشک ایرانی، تقی مدرسی ازدواج کرد. مدرسی که ۱۰ سال از او بزرگتر بود، در آمریکا مشغول تحصیل بود. آن ها در دانشگاه دوک با هم آشنا شدند و علاقه به ادبیات سبب شد که بیشتر به یکدیگر نزدیک شوند. پس از ازدواج و به علت پایان یافتن اعتبار ویزای اقامت مدرسی در آمریکا، به مونترال کانادا نقل مکان کردند و پس از...
دسته بندی های کتاب حفره ای تا آمریکا
ادبیات آمریکا
ادبیات داستانی
ادبیات معاصر
داستان روانشناسانه
داستان درام
داستان زندگی خانوادگی
دهه 2000 میلادی
پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
درام
نکوداشت های کتاب حفره ای تا آمریکا
Rich, tender, and searching.
غنی، مشفقانه و جست و جوگرانه.
Barnes & Noble
It celebrates the subtle complexities of life.
این اثر به نکوداشت پیچیدگی های پرظرافت زندگی می پردازد.
Amazon Amazon
A touching, well-crafted tale of friendship, families, and what it means to be an American.
داستانی تأثیرگذار و خوش ساخت درباره ی دوستی، خانواده و معنای آمریکایی بودن.
Library Journal Library Journal
قسمت هایی از کتاب حفره ای تا آمریکا (لذت متن)
اکثر دروازه های ورودی هم مسافران آخرین پروازها را تحویل داده بودند. صفحات اطلاعات پرواز خاموش بود و ردیف صندلی های پلاستیکی سالن انتظار خالی و وهم انگیز بود. با این حال می توانستی زمزمه خفیفی را از دور بشنوی؛ زمزمه ای حاکی از انتظار در انتظار دروازه ورودی «دی». می توانستی کودک هیجان زده ای را در میان راهرو ببینی که از شدت چرخ زدن نزدیک به سرگیجه بود، و بعد بزرگسالی که آمد جلو، و او را بغل گرفت و برد به سالن ورودی دروازه، در حالی که کودک نخودی می خندید و به خود می پیچید. بعد زنی را با لباس زرد و بغلی گل سرخ ساقه بلند می بینی، که به تأخیر رسیده، و دوان دوان به طرف منتظران می دود.
امکان نداشت مریم بتواند چند روز بعد با کیان برود. ماه ژوئن، مراسم عقدی از راه دور برگزار کردند _ کیان در بالتیمور و پای تلفن، مریم در تهران در لباس عروسی سفید بلندش، در احاطه اقوام و دوستان. شب بعد، تهران را به قصد آمریکا ترک کرد. مادرش او را از زیر قرآن رد کرد و همه زنان فامیل اشک ریختند. باورکردنی نبود؛ از روز دستگیری او، همه شان آرزوی چنین لحظه ای را داشتند.
از آن دخترایرانی هایی نبود که آمریکا کعبه آمالشان باشد. برای او و دوستان دانشگاهی اش، آمریکا ناامیدی بزرگی بود _ کشور دموکراتیکی که در زمان بحران های شاه، در کمال شگفتی آن ها، از او حمایت کرده بود. در نتیجه، نیمی هیجان زده و نیمی با اکراه، عازم کشور جدیدش شد (اما در خفا، و با شرمندگی، خوشحال بود که دیگر لازم نیست در جلسات سیاسی شرکت کند.) مهم این بود که به کیان می پیوست؛ حتی نزدیک ترین دوستانش هم نمی دانستند چگونه کیان در جسم و جان او رسوخ کرده. وقتی در فرودگاه بالتیمور از هواپیما پیاده شد و کیان را در پیراهنی آستین کوتاه، که بازوهای لاغرش را آشکار می کرد، در انتظار دید، شگفت زده شد. آیا این همان مردی بود که تمام این روزها در رویاهایش مجسم می کرد؟