سام نریمان جهان پهلوان ایران زمین در اندیشه داشتن فرزندی بود که فرمانروایی بر سرزمین نیمروز – سیستان – را پس از خود به او سپارد و جهان پهلوانی در خانواده او و در ایران زمین بر جای بماند. به این ترتیب، شادی دشمنان ایران – تورانیان – را از بین برده و اندوه ایرانیان را به شادی بدل سازد. پس از مدتها, همسر ماهروی او آبستن شد و پس از تحمل رنجی گران، فرزند خود را به دنیا آورد. اما هیچ کس جرئت نداشت خبر ولادت نوزاد را به گوش پدر برساند, زیرا نوزاد ظاهری عجیب داشت و گویی که به خاندان سام تعلق نداشت. سام از اندیشه سرزنش دشمنان، مهر پدری را زیر پا گذاشت و فرزند را به جایی برد که چشم هیچ کس بر او نیفتد، غافل از اینکه سرنوشت ایران زمین باز بسته به زندگی این فرزند است.کتاب بازگویی یکی از داستانهای شگفت انگیز شاهنامه است به زبان نثر، به همراه نقاشیهای زیبا و متناسب.
کتاب زال و سیمرغ