«انسان مسئلهگون»، یکی از آثار فلسفی عمیق گابریل مارسل است که به پرسشهای وجودی مربوط به ماهیت و سرشت انسان میپردازد؛ پرسشهایی که علم نمیتواند به آنها پاسخ دهد و ممکن است غیرقابل حل یا حتی بیمعنی به نظر برسند. گابریل مارسل، فیلسوف پیشرو اگزیستانسیالیست فرانسوی قرن بیستم، درصدد است تا وضعیت انسان و راز هستیشناختی او را که در قلب هستی نهفته است آشکار کند. در این کتاب، مارسل ماهیت مسئلهگون انسان را نه بهمعنای مسئلهای که باید حل شود، بلکه بهعنوان معما و رازی که وجود ما را تعریف میکند، معرفی میکند. او استدلال میکند که پرسشهای اساسی دربارهی طبیعت انسان نهتنها توسط علم بیپاسخ است، بلکه برای درک آزادی ما و روح انسانی ما نیز حیاتی است.
بهطور کلی کتاب «انسان مسئلهگون» به دو بخش تقسیم میشود. بخش اول طرح وضعیت انسان امروزی است؛ به عقیدۀ مارسل جامعۀ مدرن که مبتنیبر کارکرد و سودمندی اشخاص است، منجر به یک تجربۀ غیرانسانی میشود تا جاییکه افراد احساس میکنند مجبورند تنها با کارکرد و عمل خود زندگی کنند و در نتیجه، رفتهرفته «غم و اندوه خفهکننده» و احساس مرگ گریبانگیر آنها میشود. بخش دوم کتاب با عنوان «تشویش بشری» شامل تأملات مارسل در مورد اضطراب و تشویش انسان، یکی از موضوعات مورد توجه تمامی اگزیستانسیالیستها، میباشد. نظریات مارسل در نوشتن این بخش از سنت غنی متفکرانی از جمله سنت آگوستین، پاسکال، کیرکگور، نیچه، سارتر و گوته سرچشمه گرفته است. درواقع مارسل در این بخش ذیل بیان نظریات این فیلسوفان دربارۀ موضوع تشویش، خود نیز نظریات خود را در تقابل یا همراهی با آنها بیان میکند.
باید اضافه کرد که کتاب «انسان مسئلهگون»، در مجموع، رویکردی ملموستر و انضمامیتر به بحثهای هستیشناختی دارد. درواقع مارسل چارچوبی برای درگیرشدن با پرسشهای وجودی به شیوهای معنادار فراهم می کند. وی از طریق گفتمان فلسفی خود دیدگاهی از انسانیت ارائه میدهد که هم چالش برانگیز و هم الهامبخش است.
کتاب انسان مسئله گون