کتاب یک عضو غیر وابسته

Collected Short Stories
کد کتاب : 2857
مترجم :
شابک : 9786008211860
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 104
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب یک عضو غیر وابسته اثر هاروکی موراکامی

هاروکی موراکامی زادهٔ ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ است. او یک نویسندهٔ ژاپنی است و کتابها و داستانهای او در ژاپن و همچنین در سطح جهانی پرفروش شده و به ۵۰ زبان دنیا برگردانده شده‌اند.میلیون‌ها نسخه از آن در خارج از کشور خودش به فروش رفته‌است.
کارهای او جوایز متعددی را از جمله جایزه جهانی فانتزی، جایزهٔ بین‌المللی داستان کوتاه فرانک اوکانر، جایزهٔ فرانتس کافکا و جایزهٔ اورشلیم را دریافت کرده‌است. برجسته‌ترین آثار موراکامی عبارتند از؛ تعقیب گوسفند وحشی، جنگل نروژی، کافکا در کرانه و کشتن کمانداتور (مردی که میخواست پرتره نیستی را بکشد). داستان‌های او بعدها از سوی ادبیات ژاپن محکوم به غیر ژاپنی بودن می‌شوند و مورد انتقاد قرار می‌گیرد. آن‌ها معتقد بودند که نوشته‌های او تأثیرگرفته از ریموند چندلر، کرت وونه‌گات و ریچارد براتیگان عنوان می‌شوند. داستان‌های او بیشتر سرنوشت‌باور، سوررئالیستی و دارای تم تنهایی و ازخودبیگانگی است. استیون پول از روزنامهٔ گاردین، موراکامی را برای دستاوردها و آثارش او را در میان بزرگ‌ترین نویسندگان قرار داده‌است.
موراکامی وقتی که ۲۹ ساله بود، شروع به نوشتن داستان کرد. خودش می‌گوید: «من قبل از آن چیزی ننوشته بودم و یک شخص معمولی بودم، یک باشگاه جاز داشتم و هیچ نوشته‌ای خلق نکرده بودم». ایده و فکر نوشتن اولین رمانش به نام «به آواز باد گوش بسپار» در سال ۱۹۷۹، وقتی به او الهام شد که در حال تماشای یک بازی بیس‌بال بود.در سال ۱۹۷۹ این رمان منتشر شد و در همان سال جایزهٔ نویسنده جدید گونزو را دریافت کرد. موفقیت ابتدایی موراکامی «به آواز باد گوش بسپار»، او را تشویق کرد تا به نوشتن ادامه دهد.
کتاب یک عضو غیروابسته دو تا از داستان های کوتاه این نویسنده ی زبردست یعنی یک عضو غیروابسته و شهرزاد را در یک مجموعه گردآوری کرده است. این کتاب همچنین شامل بخشی از مصاحبه های نیویورک تایمز و پاریس ریویو با موراکامی می شود.

کتاب یک عضو غیر وابسته

هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته ی خودش در آوریل سال ۱۹۷۸ در هنگام تماشای یک مسابقه ی بیسبال، ایده ی اولین کتاب اش، به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در سال ۱۹۷۹ این رمان منتشر شد و در همان سال جایزه ی نویسنده ی جدید گونزو را دریافت کرد. در سال ۱۹۸۰ رمان پینبال (اولین قسمت از سه گانه ی موش صحرایی) را منتشر کرد. در سال ۱۹۸۱ بار جازش را فروخت و نویسندگی را پیشه ی حرفه ای ...
قسمت هایی از کتاب یک عضو غیر وابسته (لذت متن)
مثلا من تو وجود همین زنی که خیلی دوستش دارم فقط دنبال نقاط ضعف گشتم و از صفات منفی ش یه لیست انتخاب کردم. این لیست رو بارها و بارها مثل یه شعر توی ذهنم هی مرور کردم تا حفظش کنم و بعد به خودم گفتم از یه همچین زنی دیگه نباید بیشتر از اون مقداری که نیاز هست خوشت بیاد. سعی کردم خودم رو متقاعد کنم که نباید بیشتر از این دوستش داشته باشم.» سوال کردم: «موفق هم شدی؟ اصلا موثر بوده؟» توکای گفت: «نه زیاد!» و سرش را تکان داد: «یکی از دلایلش اینه که نمی تونم توی وجودش نقاط منفی زیادی کشف کنم. یه دلیل دیگه ش هم اینه که تازه اگر هم بتونم چیزی رو پیدا کنم که منفی باشه دقیقا از همون نقاط منفی برام جذاب تر می شه. حس می کنم همون نقاط ضعف بیشتر دارن به سمت اون جذبم می کنن

البته به نظر می رسد که این عضو از بدن با اراده ی خود فرد عمل نمی کند، و برعکس، از میل و خواسته ی شخص مقابل فرمان می گیرد. شاید نه آن فردی که از این عضو استفاده می کند و نه آن فرد مقابل، هیچ یک متوجه نمی شوند، اما کسانی که بیرون رابطه ایستاده اند به یکدیگر نگاه معناداری می کنند و از روی تأسف سر تکان می دهند؛ درست مثل دکترتوکای و زنی که دوستش داشت