کتاب داشتن و نداشتن

To Have and Have Not
کد کتاب : 32656
مترجم :
شابک : 978-9643638436
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 315
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1937
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

داشتن و نداشتن
To Have and Have Not
کد کتاب : 2868
مترجم :
شابک : 9786006608686
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 232
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1937
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

داشتن و نداشتن
To Have and Have Not
کد کتاب : 2898
مترجم :
شابک : 9780000760791
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 232
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1937
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

داشتن و نداشتن
To Have and Have Not
کد کتاب : 203
مترجم :
شابک : 978-964-369-543-9
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 280
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1937
نوع جلد : سلفونی
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 8 اردیبهشت
نوع چاپ : دیجیتال - POD

داشتن و نداشتن
To Have and Have Not
کد کتاب : 2896
مترجم :
شابک : 9789648630787
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 231
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1937
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

داشتن و نداشتن
To Have and Have Not
کد کتاب : 121851
مترجم :
شابک : 978-6004515085
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 238
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1937
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

داشتن و نداشتن
To have and have not
کد کتاب : 123159
مترجم :
شابک : 978-6225497290
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 274
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1937
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

داشتن و نداشتن
To Have and Have Not
کد کتاب : 90932
مترجم :
شابک : 978-600713272
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 227
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1937
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب داشتن و نداشتن اثر ارنست همینگوی

رمان داشتن و نداشتن، اثر ارنست همینگوی، در سال 1937 انتشار یافت. داشتن و نداشتن، داستان یک ناخدای قایق ماهیگیری به نام هری مورگان در فلوریدا را روایت می کند. رمان، هری را ذاتا شخصیت خوبی معرفی می کند که به خاطر شرایط سخت اقتصادی که خارج از کنترل او هستند، مجبور به ورود به بازار سیاه و جابه جا کردن کالای قاچاق بین کوبا و فلوریدا شده است. یکی از مشتریان ثروتمند هری، دستمزد یک سفر ماهیگیری سه هفته ای را به او پرداخت نکرده و او را در شرایط بسیار بدی قرار می دهد. پس از این اتفاق، هری با انتخابی سرنوشت ساز، تصمیم می گیرد که برای تأمین مخارج خانواده اش، مهاجرین چینی را به صورت قاچاق و غیرقانونی از کوبا به فلوریدا انتقال دهد. او سپس شروع به عبور انواع مختلفی از بارهای غیرقانونی[از الکل گرفته تا انقلابی های کوبا]بین دو کشور می کند. داشتن و نداشتن، با جزئیات و داستانی بسیار ملموس و واقعی، و دارا بودن یکی از ظریف ترین و تکان دهنده ترین ارتباطات انسانی در آثار همینگوی، به عنوان یکی از برترین آثار ادبی در تمامی اعصار، خود را معرفی می کند.

کتاب داشتن و نداشتن


ویژگی های کتاب داشتن و نداشتن

نویسنده ی کتاب برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1954

سه فیلم بر اساس این کتاب در سال های 1944، 1950 و 1987 ساخته شده است

ارنست همینگوی
ارنست همینگوی در ۲۱ ژوئیه ی ۱۸۹۹ در اوک پارک ایالت ایلینوی متولد شد. پدرش کلارنس، یک پزشک و مادرش گریس، معلم پیانو و آواز بود. ارنست تابستان ها را به همراه خانواده اش در شمال میشیگان به سر می برد و در همان جا بود که متوجّه علاقه ی شدید خود به ماهیگیری شد.او پس از اتمام دوره ی دبیرستان، در سال ۱۹۱۷ برای مدّتی در کانزاس سیتی به عنوان گزارشگر گاهنامه ی استار مشغول به کار شد. در جنگ جهانی اول، داوطلب خدمت در ارتش شد امّا ضعف بینایی او را از این کار بازداشت در عوض به عنوان راننده ی آمبولانس صلیب س...
نکوداشت های کتاب داشتن و نداشتن
Lively and poetic, remarkable in its emotional impact.
زنده و شعرگونه، با تأثیر احساسی شگرف.
Simon & Schuster

Hemingway's gift for dialogue has never been more conspicuous.
توانایی همینگوی در نوشتن مکالمات، هیچ وقت به این اندازه برجسته و درخشان نبوده است.
Times Literary Supplement Times Literary Supplement

Magnificent.
باشکوه.
Bookrags Bookrags

قسمت هایی از کتاب داشتن و نداشتن (لذت متن)
به او گفتم: گوش کن، اول صبحی آن قدر بداخلاق نباش. مطمئنم که گلوی خیلی ها را بریده ای. اما من حتی قهوه ام را هم نخورده ام.

مرگ مثل فاحشه ای در یک میخانه است؛ حاضرم برایش یک نوشیدنی بخرم اما هرگز با او به یک اتاق نخواهم رفت.

عشق، تمام آن حقه های کثیفی است که یادم دادی و احتمالا خودت، آن ها را از یک کتاب برداشتی.