کتاب ویکتور هوگو ، زندگی و آثارش

The Life of Victor Hugo
کد کتاب : 29388
مترجم :
شابک : 978-6007987445
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 528
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1954
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

معرفی کتاب ویکتور هوگو ، زندگی و آثارش اثر آندره موروا

ویکتور هوگو، شاعر، رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و بزرگترین نویسنده‌ی رمانتیک فرانسوی، به‌طور گسترده شناخته می‌شود. او در فرانسه به عنوان یکی از بزرگترین شاعران تلقی می‌شود، اما در دیگر کشورها به دلیل رمان‌هایی مانند "گوژپشت نوتردام" به او اهمیت داده می‌شود.

آندره موروا از سنین کم با آثار ویکتور هوگو ارتباط عمیقی برقرار کرد. در دوران کودکی، شعرهایی از هوگو او را جذب کرد و شخصیت‌های رمانی هوگو همچون "ژان والژان" و "تناردیه" زندگی او را تحت تأثیر قرار داد. این ارتباط در طول زمان تقویت شده و در سال 1954، موروا در سن 69 سالگی تصمیم به نوشتن کتابی درباره زندگی و اثر هوگو گرفت. این کتاب به نوعی تحسین و احترام او نسبت به هوگو را نشان می‌دهد.

کتاب "ویکتور هوگو، زندگی و آثارش" توسط آندره موروا، زندگی‌نامه، آثار و مسیر هوگو را بازگو می‌کند. این کتاب جامع و الهام‌بخش است و معرفی کاملی از شاعر فرانسوی ارائه می‌دهد. ضمنا، متن‌های منتشر نشده از هوگو، مانند نامه‌هایی به همسرش، در کتاب اضافه شده‌اند تا تصویری دقیق‌تر از ویکتور هوگو به ارمغان آورد. نکته جالب این کتاب، انتخاب دقیق نویسنده از متن‌ها و جلوگیری از اشباع کتاب با متن‌های بی‌اهمیت است.

کتاب ویکتور هوگو ، زندگی و آثارش

آندره موروا
آندره موروا که نام اصلی او «امیل سالومون هرزوگ بود، اصالت یهودی داشت. او در سال ۱۸۸۵ در شهر البوف متولد شد و پس از پایان تحصیلاتش، برای ده سال مسئولیت نظارت بر کارخانه نساجی خانوادگی را عهده‌دار شد. او در طول جنگ جهانی اول به ارتش فرانسه پیوست و از طرف ارتش فرانسه به سمت رابط و مترجم در بین نیروهای فرانسه و انگلیس انتخاب شد. داستان‌نویسی را بر اساس تجربیاتش در جنگ با نوشتن کتاب «سکوت سرهنگ برامبل» (فرانسوی| Les Silences du colonel Bramble) در سال ۱۹۱۸ شروع کرد. است...
قسمت هایی از کتاب ویکتور هوگو ، زندگی و آثارش (لذت متن)
در تاریخ هشتم مارس 1822 با ترغیب و تشویق های دختر جوان، سرانجام ویکتور تصمیم گرفت رضایت پدرش را برای ازدواج به دست آورد. پیش از این که نامه را برای پدرش بفرستد آن را به آدل نشان داد و آدل ضمن تأیید آن گفت: «خیلی خوب است، اما من آن طور فرشته وش هم که تو مجسم کرده ای نیستم، من فردی زمینی ام.» آه که زن ها چقدر واقع نگرند! به علاوه دختر جوان می کوشید به او توضیح دهد که برای او سعادت ارزشمندتر از افتخار است: «چگونه می توانی بگویی تنها مزیتی که ازدواج کردن با تو برایم دارد مقام و مرتبه ی پدرت است؟ چه اشتباه بزرگی! مقام و درجه به چه کار من می آید؟ باید یادآور شوم آن چه تو در درجه ی اول اهمیت قرار می دهی برای من مقام آخر را دارد...»