کتاب چوب برها

Woodcutters
کد کتاب : 30372
مترجم :
شابک : 978-6008958222
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 168
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1984
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب چوب برها اثر توماس برنهارد

"چوب برها" اثر "توماس برنهارد" کتابی است جنجالی، با مشاهدات تند و تیز و گاه خنده دار که ابتدا در سرزمین مادری نویسنده یعنی اتریش ممنوع بود.
داستان "چوب برها" در یک مهمانی شبانه ی باشکوه در یکی از خانه های مجلل وین دهه ی هشتاد آغاز می شود. گروهی از افراد بی صبرانه و با اشتهای رو به افزایش، منتظر ورود مهمان افتخاری که یک بازیگر مشهور درام است می باشند تا بالاخره این شام کاملا هنری را سرو کنند. مکان متعلق به زوج آرسبرگر است که راوی به مدت بیست سال آن ها را ندیده است.
سراسر رمان از دیدگاه راوی قصه اتفاق می افتد که شامپانی به دست، روی صندلی یا دور میز شام، به نظاره ی افراد و شنیدن صحبت هایشان مشغول است. قلم "توماس برنهارد" همچون تبر "چوب بر ها" بر دنیای متظاهرانه ی افرادی که خود را متفکر و روشن فکر می دانند، فرود آمده و نه تنها این صحنه ی خاص در وین بلکه تمام چیزهایی که اطرافمان می بینیم را هم با نثر تسخیرناپذیر و گاها طنز وحشیانه ی خود مورد حمله قرار می دهد.
همچنانکه داستان پیرامون شام هنری ریاکارانه، شکل می گیرد، راوی شروع به یادآوری دو دهه ی گذشته و ارتباط عاطفی خود با مهمان های مختلف می کند و رابطه اش با زنی به نام جوانا را به خاطر می آورد که دوست مشترک اکثر مهمان بوده و نهایتا اقدام به خودکشی نموده است. داستان "چوب برها" سرانجام با ورود بازیگر معروف به اوج خود می رسد و اتفاقاتی رقم می خورد که هم از دیگاه احساسی و رمانتیک و هم از جنبه ی انتقاد اجتماعی، نشانگر خلاقیت و نبوغ "توماس برنهارد" در آفرینش ادبی می باشد.

کتاب چوب برها

توماس برنهارد
توماس برنهارد داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و شاعر اتریشی در نهم فوریه 1931 در هیرلن هلند به دنیا آمد و در دوازدهم فوریه 1989 در گموندن اتریش از دنیا رفت.او بین سال های 1952 تا 1957 در آکادمی موتسارتیوم سالزبورگ موسیقی و تئاتر خواند و از سال 1975 به عنوان نویسنده ی آزاد زندگی کرد. او تعدادی از مشهور ترین جوایز ادبی را دریافت کرده است که از میان آنها می توان به جایزه ی ممتاز دولت اتریش در سال 1967 و جایزه ی گئورگ در سال 1970 اشره کرد، همچنین او جزو مهمترین نویسندگان آلمانی زبان قرن بیس...
نکوداشت های کتاب چوب برها
Superbly distinctive and provocative. . . . An unusually intense, engrossing literary experience.
رمانی بسیار ممتاز و بحث برانگیز ... یک تجربه ی ادبی فوق العاده پرشور و گیرا.
New York Times Book Review New York Times Book Review

Musical, dramatic and set in Vienna, Woodcutters resembles a Strauss operetta with a libretto by Beckett. . . . Bernhard is easily the most original and important writer in German since Gunter Grass.
چوب برها، اثری موسیقیایی و دراماتیک است که در وین اتفاق می افتد، همچون اپرتی از اشتراوس است که اپرانامه اش را بکت نوشته باشد ... بدون شک، برنهارد اصیل ترین و مهمترین نویسنده ی آلمانی زبان از زمان گونتر گراس تا به حال است.
Chicago Tribune Chicago Tribune

Bernhard’s narrators are prodigious haters, and yet we love them; they are too brilliant for it to be otherwise.
راویان برنهارد کینه توزانی بهت انگیزند، با این حال، ما آنها را دوست داریم؛ چون استادانه تر از آن خلق شده اند که بشود دوست شان نداشت.
Salon

No other book by Bernhard could possibly constitute a better introduction to his work as a whole. Apart from perfectly illustrating his shrewdness, disgruntlement and acute awareness, Woodcutters is very funny.
هیچ یک از کتابهای برنهارد نمی توانست به اندازه ی چوب برها مقدمه ی خوبی برای کل آثار او باشد. این کتاب، سوای اینکه زیرکی، دلخوری و آگاهی دقیق برنهارد را به طور کامل نمایان می کند، اثری بسیار فکاهی است.
Washington Post Washington Post

قسمت هایی از کتاب چوب برها (لذت متن)
مردم روستایی در گفتن صریح اینکه کسی خود را کشته خوددارتر از مردم شهری هستند و گفتن اینکه خودکشی چطور اتفاق افتاده برای آنها سخت ترین کار است. حدس زدم که جوانا خودش را حلق آویز کرده بود. در حقیقت به زن مغازه دار گفتم، جوانا خودش را حلق آویز کرد، درست گفتم؟ او از حرفم جا خورد و به اختصار جواب داد، بله. من گفتم، آدم هایی مثل جوانا خودشان را حلق آویز می کنند. آنها خودشان را در رودخانه نمی اندازند یا مثلا از پنجره طبقه چهارم به پایین نمی پرند: آن ها یک تکه طناب گیر می آورند، یک گره ماهرانه در طناب می زنند آن را محکم به تیر سقف می بندند و سپس خودشان را در گره رها می کنند. به زن مغازه دار گفتم، رقاص های باله و بازیگران زن خودشان را حلق آویز می کنند. در حالی که روی صندلی راحتی نشسته بودم، اندیشیدم، این موضوع که برای مدتی طولانی خبری از جوانا شنیده بودم مدتی ظنینم کرده بود و اخیرا بارها با خودم فکر کرده بودم، جوانا، زنی که عمیقا زخم خورده، خیانت دیده و از طرف دیگران طرد وتحقیر شده بود، ممکن بود یک روز خودکشی کند.