کتاب نیروی طبیعت

Force of Nature
کد کتاب : 31371
مترجم :
شابک : 978-6226652261
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 360
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

نامزد جایزه بهترین کتاب معمایی گودریدز سال 2018

برنده جایزه داویت برای بهترین رمان جنایی بزرگسالان

نامزد جایزه کتاب سال ناشران مستقل استرالیا

نامزد جایزه بهترین رمان معمایی آمازون

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب نیروی طبیعت اثر جین هارپر

کتاب «نیروی طبیعت» رمانی نوشته ی «جین هارپر» است که اولین بار در سال 2017 منتشر شد. مأمور «فالک» هنوز به طور کامل بهبودی خود را به دست نیاورده، اما همکار جدیدش «کارمن کوپر» با او تماس می گیرد و خبر می دهد که زنی به نام «آلیس راسل» در یکی از مناطق حومه ی «ملبورن» گم شده است، در جایی که او به همراه همکارانش در جلسه ای کاری حضور یافته بود. این اتفاق، خاطره ای تلخ را به یاد «فالک» می آورد: بیش از بیست سال پیش، وقتی «فالک» نوجوان بود، قاتلی به نام «مارتین کوواک» جسد چندین زن جوان را در همین منطقه رها کرد. با این حال ناپدید شدن «آلیس» نمی تواند کار او باشد، چرا که «کوواک» مرده است. اما این اتفاق، وجوه تاریک جدیدی را به پرونده ای قدیمی و فوق العاده پیچیده اضافه می کند.

کتاب نیروی طبیعت

جین هارپر
جین هارپر، زاده ی سال 1980، نویسنده ای استرالیایی است که در انگلستان به دنیا آمده است.هارپر در منچستر به دنیا آمد و در هشت سالگی به همراه خانواده به استرالیا رفت. او در نوجوانی به انگلیس بازگشت و در دانگشاه کنت به تحصیل در رشته ی زبان انگلیسی پرداخت. هارپر در سال 2008 به استرالیا بازگشت.او در سال 2011 به عنوان روزنامه نگار در نهاد خبری Herald Sun مشغول به کار شد. هارپر پس از سال ها فعالیت در حرفه ی روزنامه نگاری، در کلاس های آنلاین نویسندگی شرکت کرد و اولین رمان خود، «خشکسالی» را نوشت.
نکوداشت های کتاب نیروی طبیعت
With an almost unbearable level of suspense.
با سطحی تقریبا غیر قابل تحمل از تنش.
Sunday Times Sunday Times

Thoughtful, moving, troubling.
هوشمندانه، تکان دهنده، و تشویش آور.
Irish Times

A gripping tale of a battle for survival.
داستانی جذاب درباره نبردی برای بقا.
Publishers Weekly Publishers Weekly

قسمت هایی از کتاب نیروی طبیعت (لذت متن)
ترس است که بر تو مسلط می شود. باور به چیزهایی را که می بینی، سخت می کند.

در تمام عکس ها داشت لبخند می زد، اما در هیچ کدام واقعا خوشحال به نظر نمی رسید.

جایی، زیر زوزه باد و ناله درختان، «فالک» احساس کرد که می توانست صدای زنگوله مرگ را بشنود.