کتاب سکوت برده ها

Sokoot-e Barde-ha
کد کتاب : 33576
شابک : 978-6003264625
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 112
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت
علیرضا کوشک جلالی
علیرضا کوشک جلالی (زادهٔ ۱ فروردین سال ۱۳۳۷ در تهران) نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان تئاتر است. وی عضو کانون کارگردانان آلمان و ایران است و از سال ۱۹۸۶ در آلمان به عنوان نویسنده و کارگردان مشغول کار است. در سال ۱۳۹۳ از طرف وزارت ارشاد، مدرک درجه یک هنری را دریافت کرد. او در سال ۲۰۰۴، گروه تئاتری «علی جلالی آنسامبل» را در شهر کلن پایه‌گذاری کرد و هم‌اکنون مسئول هنری این گروه است. چهار نمایشنامه از او در انتشارات تئاتر مونیخ آلمان به چاپ رسیده‌است. "انت...
قسمت هایی از کتاب سکوت برده ها (لذت متن)
لیلا : تهدیدش کن. امیر : من؟ لیلا : نه من؟ ببینم تو می تونی حامله بشی؟ امیر : نه. لیلا : خب، اون وظیفه ی تاریخی منه و اینم وظیفه ی تاریخی توئه. امیر : وظیفه ی تاریخی من؟ لیلا : یه چیز می کشی رو سرت که لو نری. چنگیز : من یه کلاه کاسکت دارم. لیلا : کلاه کاسکت رو می ذاری رو سرت و تهدیدش می کنی. امیر : نه. لیلا : اون باید بفهمه که چنگیز تنها نیست... یه خانواده داره... یه قوم پشت سرشه... امیر : قوم... قوم چنگیز... لیلا : ببین من از کار چنگیز متنفرم... از خودش هم متنفرم... چنگیز : منم از خودم متنفرم. لیلا : همش دردسر ... همش نگرانی... همش عذاب... تمام بدنم داره می لرزه... اون... به خاطر تو دست به این کار کثیف زد... ببینم... اونی که لت وپار ه اش کردی... یکی از همون بچه ها بود که به امیر حمله کردن؟ چنگیز : آره. لیلا : مطمئنی؟ چنگیز : اعتراف کرد.