کتاب مزدور

کتاب «مزدور» نوشته‌ی هاوارد فاست، رمانی تاریخی است که وقایع آن در دوران جنگ‌های استقلال آمریکا در اواخر قرن هجدهم می‌گذرد. داستان در یکی از دهکده‌های کوچک ایالت کنتیکت اتفاق می‌افتد و از زاویه دید راوی‌ای روایت می‌شود که پزشک دهکده است. محور اصلی روایت ورود یک سرباز زخمی آلمانی‌ است که به عنوان مزدور (هسی) در ارتش بریتانیا می‌جنگد. این سرباز پس از یک درگیری، در حاشیه روستا پناه می‌گیرد و سرنوشت او به موضوع اصلی داستان تبدیل می‌شود.
در آغاز داستان تنش‌ها زمانی بالا می‌گیرد که گروهی از مزدوران آلمانی یکی از اهالی روستا را که به‌نوعی غیرعادی و طردشده است، اعدام می‌کنند. این اتفاق باعث خشم شدید مردم می‌شود و زمینه را برای واکنش‌های احساسی و انتقام‌جویانه فراهم می‌کند. کمی بعد یکی از همان مزدوران زخمی در جنگ، به‌طور تصادفی وارد روستا می‌شود. مردم باید درباره سرنوشت او تصمیم بگیرند؛ برخی خواستار مجازات او هستند، در حالی که دیگران -از جمله پزشک و دختر جوانی از اهالی- دیدگاه متفاوتی دارند و بر لزوم رفتار انسانی تأکید می‌کنند.
بخش زیادی از داستان به درگیری‌های درونی و گفت‌وگوهایی اختصاص دارد که در آن‌ها شخصیت‌ها به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم درباره عدالت، بخشش، جنگ و مسئولیت فردی بحث می‌کنند. نویسنده از طریق این موقعیت، موقعیت‌هایی را به تصویر می‌کشد که در آن مرز میان دشمنی و انسان‌دوستی مشخص نیست. پرسش‌هایی مانند اینکه آیا سربازی که از دشمن است ولی تحت فشار شرایط به جنگ کشیده شده، شایسته بخشش است یا نه، به طور مکرر مطرح می‌شود.
در مجموع «مزدور» رمانی است که از دل یک واقعه ساده، پرسش‌هایی پیچیده درباره وجدان، جامعه و اخلاق طرح می‌کند. روایت کتاب آرام و متمرکز بر جزئیات انسانی است، بدون آنکه بر حادثه‌پردازی یا تعلیق تکیه کند. فاست در این اثر فضای تاریخی را با دقت بازسازی کرده اما بیشتر از آن به نشان‌دادن پیامدهای انسانی جنگ علاقه دارد، به‌ویژه در شرایطی که انتخاب‌های اخلاقی ساده به تصمیماتی دشوار تبدیل می‌شوند.