کتاب کسی پشت سرم آب نریخت 2

Kasi posht saram ab narikht
کد کتاب : 37307
شابک : 978-6006572000
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 296
سال انتشار شمسی : 1392
سال انتشار میلادی : 2012
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب کسی پشت سرم آب نریخت 2 اثر نیلوفر لاری

"کسی پشت سرم آب نریخت 2" جلد دوم از رمان موفق دیگری با همین عنوان به قلم "نیلوفر لاری" است که بیش از ده بار مورد تجدید چاپ قرار گرفت و هربار در تیراژ بالا به فروش رسید. در میان علاقمندان به ادبیات عاشقانه، کمتر کسی است که نام "نیلوفر لاری" را نشنیده باشد و با خواندن جلد نخست کتاب "کسی پشت سرم آب نریخت"، خواهان پی بردن به ادامه‌ی ماجرای ماندانا و اتفاقاتی که در آینده برای او می‌افتد نبوده باشد.
در جلد نخست این رمان، با یک دختر نوجوان زیبا به نام ماندانا آشنا می‌شویم که شدیدا سرش در درس و مشق است و اشتیاق زیادی برای رفتن به دانشگاه دارد. اما از بد قصه او در خانواده‌ای زندگی می‌کند که خیلی میل به تحصیل در آن دیده نمی‌شود و آنها سرنوشت دیگری را برای ماندانا می‌پسندند. سرنوشتی که کم‌کم خط بطلانی بر رویاهای زیبای این دختر جوان می‌کشد و او را به مسیری وارد می‌کند که هرگز در خوابش هم نمی‌دید. در این جلد اتفاقات مختلفی از جمله نامزدی ماندانا با مردی به نام بردیا و همچنین وقوع یک قتل، داستانی سراسر هیجان و نگرانی را رقم می‌زند و در نهایت سرنوشت تلخی برای ماندانا رقم می‌خورد.
اما در "کسی پشت سرم آب نریخت 2"، "نیلوفر لاری" سرنوشت ماندانا را از سر می‌گیرد و بنا به پیگیری‌های خوانندگان برای دانستن آینده‌ی ماندانا، قلم را بار دیگر بر کاغذ می‌چرخاند. او این داستان را برای اشک‌ها و لبخندهای طرفداران کتاب اولش نوشته و قهرمان قصه‌اش را رها نکرده است. ماندانا فرجام جدیدی را تجربه می‌کند که در "کسی پشت سرم آب نریخت 2" به خوانندگان عرضه شده است.

کتاب کسی پشت سرم آب نریخت 2

نیلوفر لاری
متولد 1360داستان نویسنویسنده 30 رمان ازجمله: کسی پشت سرم آب نریخت/ یادش بخیرنازلی/ دوآتیشه/ ازلج تو/ یکی رادوست می دارم/ قرارنبود
دسته بندی های کتاب کسی پشت سرم آب نریخت 2
قسمت هایی از کتاب کسی پشت سرم آب نریخت 2 (لذت متن)
حالا من رهسپار جاده ای هستم رو به مرز رویاهایی که دیگه محال و دست نیافتنی نیستن. جاده ای که می خواد منو با پاهای تاول زده م، منو با قلب خسته و بی تابم و منو با یک دنیا امید و خواهش به دست های مشتاق اون برسونه که قراره همه عمر یار و همدمم باشه. کسی پشت سرم آب نریخت. چون من خیال برگشتن نداشتم. راهی که می رفتم منو به آخرین مقصد زندگیم می رسوند. مقصدی که میعادگاه عشق پاک من و اونه! من برنمی گشتم. رفتن و رسیدن کار من بود. برنمی گردم چون سرنوشت من همینه.