1. خانه
  2. /
  3. کتاب هنگامی که باران پیانو می نوازد

کتاب هنگامی که باران پیانو می نوازد

نویسنده: روزبه معین
2.5 از 2 رأی

کتاب هنگامی که باران پیانو می نوازد

When the rain plays the piano
انتشارات: نظری
ناموجود
19000
درباره روزبه معین
درباره روزبه معین
روزبه معین (زاده ۳ مرداد ١٣٧٠ تهران)، نویسنده، رمان نویس، نمایش نامه نویس، و کارتونیست اهل ایران است. او فعالیت حرفه ای خود را با نوشتن نمایشنامه آغاز کرد و سپس به نوشتن رمان روی آورد.بنا بر اظهاراتش نوشتن را از دوران کودکی آغاز کرده و در دوران نوجوانی به کاریکاتور و کارتون علاقه مند شده که این هنر او را به سمت خلق چهره ها و شخصیت های مختلف هدایت کرده است. به گفته خودش همواره آدم تنهایی بوده و از تنهایی لذت می برد. معین لیسانس مهندسی شیمی از دانشگاه اراک دارد و تحصیلات متوسطه خود را دردبیرستان البرز به پایان رسانده است. چندی از نمایشنامه های شاخص این هنرمند در دوران دبیرستان و دانشگاه به روی صحنه رفته است. او در کنار نویسندگی در زمینه های مختلف هنری از جمله طراحی و شخصیت پردازی کارتونی (کاریکاتور)فعالیت می کند.وی همزمان با تحصیل در دانشگاه، دوره های تئاتر و نویسندگی را نیز گذراند. فعالیت حرفه ای خود را به عنوان نویسنده با نمایشنامه نویسی آغاز کرد. معین از سال ۱۳۹۲ شروع به نوشتن رمان قهوه ی سرد آقای نویسنده کرد و در سال ۱۳۹۶ آن را به چاپ رساند و خیلی سریع تبدیل به یک رمان پرفروش شد.اولین رمان روزبه معین به نام «قهوه ی سرد آقای نویسنده» در اردیبهشت ۱۳۹۶ منتشر شد و در جشن امضای اول آن در کمتر از دو ساعت چاپ اول کتاب به اتمام رسید و در جشن امضای دوم، با استقبال خوبی مواجه شد و مشتاقان قهوه ی سرد آقای نویسنده ۷ ساعت در انتظار خرید کتاب ماندند.همچنین این رمان در بیست روز اول چاپش به طور متوسط روزانه هزار جلد فروش داشت.
دسته بندی های کتاب هنگامی که باران پیانو می نوازد
قسمت هایی از کتاب هنگامی که باران پیانو می نوازد

[اتاق ccu، پیرمردی روی تختی و حال او وخیم است، دستگاه نشان دهنده ضربان در حال تبدیل شدن به یک خط صاف است، پنجره ای رو به بیرون وجود دارد، تکنوازی پیانو که نام آن «باران» است، شنیده می شود. پزشکی بالای سر پیرمرد و در حال احیا کردن اوست، ضربان قلب افزایش می یابد و پیرمرد احیا می شود، پزشک آماده می شود که اتاق را ترک کند. ناگهان صدای ضعیفی به گوش می رسد، گوشش را نزدیک پیرمرد می کند] پیرمرد: (آرام) بکش، (بلندتر) من را بکش! پزشک: (نزدیکتر می شود) حالتون خوبه؟ پیرمرد: (یقه پزشک را می گیرد) من را بکش (بلندتر)

مقالات مرتبط با کتاب هنگامی که باران پیانو می نوازد
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب هنگامی که باران پیانو می نوازد" ثبت می‌کند