کتاب جاذبه

The New Yorker Stories
(و چند داستان دیگر)
  • 25 % تخفیف
    150,000 | 112,500 تومان
  • موجود
  • انتشارات: افراز افراز
    نویسنده:
کد کتاب : 37866
مترجم :
شابک : 978-6003263437
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 147
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2010
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت

از کتاب های برگزیده نیویورک تایمز

معرفی کتاب جاذبه اثر آن بیتی

کتاب «جاذبه» مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی «آن بیتی» است که نخستین بار در سال 2010 انتشار یافت. وقتی «آن بیتی» در اواسط دهه ی 1970 میلادی شروع به انتشار داستان های کوتاه در مجله ی «نیویورکر» کرد، صدای ادبی فوق العاده بدیع و شخصیت پردازی هایی فراموش نشدنی را ارائه نمود که باعث شد این نویسنده به عنوان صدای نسل خود مورد تحسین و تمجید قرار بگیرد. «آن بیتی» با نثری دقیق و مهارتی کم نظیر در خلق دیالوگ، ماجراهایی جذاب را در مورد چشم اندازهای فرهنگی زمانه ی خود با مخاطبین سهیم می شود. این مجموعه را می توان اثری عالی برای مخاطبین جدیدی در نظر گرفت که قصد دارند بیشتر با جهان این نویسنده ی آمریکایی برجسته آشنا شوند، و البته اثری ضروری برای مخاطبین پرتعداد و قدیمی او.

کتاب جاذبه

آن بیتی
ان بیتی (Ann Beattie‎؛ زادهٔ ۸ سپتامبر ۱۹۴۷) یک نویسنده داستان کوتاه و رمان‌نویس اهل ایالات متحده آمریکا است. او تا کنون برنده جایزه آکادمی آمریکایی ادب و هنر و جایزه پن/ مالامود شده‌است. نوشته‌های او عموماً با آثار جی. دی. سالینجر، جان چیور، جان آپدایک مقایسه می‌شود.ان بیتی در واشینگتن دی.سی متولد شد. از دانشگاه آمریکن در مقطع کارشناسی و از دانشگاه کنتیکت در مقطع کارشناسی ارشد فارغ‌التحصیل شد. در دهه ۱۹۷۰ توانست داستان‌هایش را در مجلاتی چون نیویورکر و آتلانت...
نکوداشت های کتاب جاذبه
Subtle, wry, and unnerving.
با ظرافت، پر پیچ و خم، و تشویش آور.
Barnes & Noble

An in-depth study of a subculture and a staggering almanac of emotions.
پژوهشی عمیق درباره ی یک خرده فرهنگ و مجموعه ای خیره کننده از عواطف.
Entertainment Weekly Entertainment Weekly

A complex meditation on the enduring, shaping power of the past.
تأملی چندوجهی بر قدرت ماندگار و تأثیرگذار گذشته.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

قسمت هایی از کتاب جاذبه (لذت متن)
در ساختمان را با کلیدش باز می کند و یک دقیقه ای در فضای میان در های بسته ی آپارتمان همدیگر را سخت در آغوش می کشیم. به نظرم چون زندانی می آید، همچون قفسی، تابوتی، گویی دو فضانوردیم که در مسیرشان به سوی ماه به هم بسته شده اند.

آنجا ایستاده ام و این اولین بار نیست که چنان احساس سبکی می کنم که گویی جاذبه ای در کار نیست، اما بی وزنی من از اندوه و ترس است.

مرغی دریایی در آب شیرجه می زند و آنچه را می خواهد، به چنگ می آورد. کنار هم نشسته ایم رو به دریا، شکم صاف و برنزه اش چون آینه ای است رو به روی اقیانوس.