1. خانه
  2. /
  3. کتاب شکار مرغابی

کتاب شکار مرغابی

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.8 از 1 رأی

کتاب شکار مرغابی

Duck Hunting
انتشارات: هرمس
٪15
118000
100300
3.7 از 1 رأی

کتاب شکار مرغابی

Duck Hunting
انتشارات: مرکز
ناموجود
118000
معرفی کتاب شکار مرغابی
«شکار مرغابی» نوشته‌ی الکساندر وامپیلوف، نمایشنامه‌ای در سه پرده است که نخستین بار در سال ۱۹۷۰ نوشته شد اما به سبب محدودیت‌های سانسور تنها در اواسط دهه ۱۹۷۰ به روی صحنه رفت. این اثر که در زمره مهم‌ترین متون نمایشی تئاتر اواخر شوروی جای می‌گیرد، ترکیبی از کمدی تلخ و درام هستی‌شناسانه است و یکی از شاخص‌ترین آثار نویسنده‌ای به شمار می‌آید که عمرش کوتاه اما میراث هنری‌اش تأثیرگذار بود. وامپیلوف که در سال ۱۹۳۷ در نزدیکی ایرکوتسک متولد شد و در ۱۹۷۲ به‌طرز غم‌انگیزی در دریاچه‌ی بایکال جان باخت، در طی دهه‌ای آخر عمر خود نمایشنامه‌هایی نوشت که پویایی روان‌شناختی و تنش اجتماعی را در بستر زندگی روزمره بازتاب می‌دادند؛ از جمله «پسر بزرگ‌تر» و «آخرین تابستان در چولیمسک».
در این نمایش، ویکتور زیلوف، مهندس سی‌ساله‌ای در شهری کوچک، راوی اصلی سرخوردگی نسلی است که در دل ساختارهای سخت‌گیر شوروی، بین آرزوهای فراموش‌شده و واقعیت‌های بی‌روح گرفتار شده‌اند. روایت در ساختاری غیرخطی، از طریق فلاش‌بک‌های متداخل و مونولوگ‌های درونی، تصویر مردی را بازسازی می‌کند که ازدواجش به بن‌بست رسیده، عشقش را از دست داده، کودکش را سقط کرده و در نهایت به مرز خودکشی کشیده شده است. او که در آغاز نمایش با خماری بر تختی فلزی افتاده، در پایان به شکلی نمادین و ویران‌شده از نو زاده می‌شود؛ مردی که شکار مرغابی را نه به عنوان تفریح، بلکه به مثابه فرار از انفعال هستی‌اش دنبال می‌کند. لحن نمایش میان طنز تلخ و اندوه درونی نوسان می‌کند و با ضرب‌آهنگ گفت‌وگوهایی سرراست اما دوپهلو، پرسش‌هایی بنیادین درباره معنا، اختیار، و امید در دنیایی بی‌معنا طرح می‌کند. زبان وامپیلوف، در عین اختصار، پرظرافت و حامل بار فلسفی است؛ زبان مردمانی که یاد گرفته‌اند احساسات را پنهان و درد را پشت شوخی‌های گذرا پنهان کنند. شخصیت زیلوف نه یک قهرمان که انسانی بی‌رمق و گرفتار روزمرگی است، اما دقیقا در همین امر است که وجه تراژیک او بروز می‌کند: در ناتوانی‌اش برای گسستن از ساختارهایی که او را شکل داده‌اند و خالی کرده‌اند. مضامین محوری اثر، بیگانگی، جست‌وجوی معنا، ناکامی‌های عاطفی و ازهم‌پاشیدگی هویت فردی در دل ساختاری اجتماعی‌اند که به همسان‌سازی پاداش می‌دهد و شور را سرکوب می‌کند. عنوان «شکار مرغابی» استعاره‌ای از میل زیلوف برای بازگشت به طبیعتی خالص یا اصالتی فراموش‌شده است، اما در نهایت به عملی بی‌ثمر تبدیل می‌شود. روابط او با دیگر شخصیت‌ها، به‌ویژه دیما، دوست قدیمی و رقیب نهانی‌اش، نشان می‌دهد که چگونه اعتماد و رقابت، رفاقت و قدرت، در جامعه‌ای فرسوده به هم می‌پیوندند و فرو می‌پاشند. واکنش‌ها به نمایش در خارج از روسیه گرچه محدود اما جدی بود. اجراهایی در لندن و واشنگتن دی‌سی در اواخر دهه ۱۹۷۰، با تحسین برای نوآوری فرمی و روان‌کاوانه‌ی آن همراه شد. در روسیه اما «شکار مرغابی» به نمایش‌نامه‌ای کلاسیک بدل گشت، نمادی از دوران رکود و پژواک خستگی اخلاقی دوران برژنف. صحنه‌آرایی‌های معاصر، از جمله اجرای تحسین‌شده‌ی ۲۰۲۳ در تئاتر تاگانکا، با بهره‌گیری از چندزیلوف‌بودن و رقص‌آرایی‌های استعاری، وجه نمادین اثر را برجسته‌تر کرده‌اند.
در مجموع، «شکار مرغابی» نمایشی است درباره انسان معاصر بی‌جهت، انسانی که در دل سکوت جمعی و یکنواختی اجتماعی، به دنبال صدای شخصی خود می‌گردد. وامپیلوف با مهارتی درخور توجه، زیلوف را همچون آینه‌ای از نسلی می‌سازد که شور را فراموش کرده‌اند و به جای فریاد، لبخندی سرد به لب دارند. نمایش‌نامه‌ای که با گذشت دهه‌ها هنوز پژواک درونی کسانی است که هر صبح با امیدی مبهم برمی‌خیزند و شب با حسرتی بی‌نام به خواب می‌روند.
درباره الکساندر وامپیلوف
درباره الکساندر وامپیلوف
الكساندر والنتینوویچ وامپیلوف (19 اوت 1937 - 17 اوت 1972) نمایشنامه نویس روسی بود. نمایشنامه «پسر بزرگتر او» برای اولین بار در سال 1969 اجرا شد و دو سال بعد به یک موفقیت ملی بدل شد. بسیاری از نمایشنامه های او در روسیه فیلمبرداری یا تلویزیونی شده است. چهار نمایشنامه کامل او به انگلیسی ترجمه شد و شکار اردک در لندن و واشنگتن دی سی (صحنه آرنا) اجرا شد.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب شکار مرغابی" ثبت می‌کند