1. خانه
  2. /
  3. کتاب تو که‎ منو می شناسی‎ کارلو

کتاب تو که‎ منو می شناسی‎ کارلو

3.5 از 1 رأی

کتاب تو که‎ منو می شناسی‎ کارلو

Tu Mi Conosci Carlo
انتشارات: نیلا
٪10
20،000
18،000
معرفی کتاب تو که‎ منو می شناسی‎ کارلو
"تو که‎ منو می شناسی‎ کارلوگ یکی از داستان‌های کوتاه برجسته آلبرتو موراویا است که در مجموعه "Racconti romani" (داستان‌های رومی) گنجانده شده و به بررسی پیچیدگی‌های زندگی در رم می‌پردازد. موراویا در این داستان به تماشای روان‌شناسی انسان و پویایی‌های اجتماعی پرداخته و موضوعات عمیق‌تری چون هویت، شناخت و تنهایی را بررسی می‌کند. داستان به‌ویژه به دلیل پیچیدگی‌های روابط انسانی و حاشیه‌نشینی در جامعه‌ای که معمولا آسیب‌پذیران را نادیده می‌گیرد، برجسته است.
داستان درباره یک گدای به نام تولیو است که در تلاش است تا از رهگذری به نام کارلو کمک بگیرد. در طول گفت‌وگویی ساده اما آشکار، احساسات و ادراکات تولیو نسبت به کارلو و وضعیت اجتماعی خود برملا می‌شود. عنوان داستان به نوعی به یک رابطه آشنا بین این دو اشاره دارد، اما حقیقت این رابطه همچنان مبهم باقی می‌ماند و این موضوع خواننده را وادار می‌کند تا در مورد مسائل شناخت و هویت تفکر کند.
موراویا در این داستان به موضوعاتی چون تنهایی، هویت و ادراک اجتماعی پرداخته است. گدای داستان نمادی از حاشیه‌نشینی است و نشان می‌دهد که چگونه مبارزه برای حفظ کرامت انسانی در جامعه‌ای که افراد آسیب‌پذیر را نادیده می‌گیرد، می‌تواند به وجود آید. تعامل میان شخصیت‌ها همچنین این فرصت را می‌دهد تا خوانندگان درباره حافظه، شناخت و پیچیدگی‌های روابط انسانی فکر کنند. آلبرتو موراویا (۱۹۰۷-۱۹۹۰) یکی از نویسندگان و روزنامه‌نگاران برجسته ایتالیایی بود که آثارش عمدتا به بررسی بیگانگی اجتماعی، جنسیت مدرن و اگزیستانسیالیسم می‌پرداخت. معروف‌ترین آثار او شامل *Gli indifferenti* (زمان بی‌تفاوتی)، *Il conformista* (انطباق‌گرایان) و *La ciociara* (دو زن) است. نوشته‌های موراویا به‌ویژه به دلیل نگاهی دقیق و واقع‌گرایانه به زندگی بورژوازی و مسائل اجتماعی شناخته شده است.
"تو من را می‌شناسی، کارلو" داستانی است که مهارت موراویا را در به تصویر کشیدن پیچیدگی‌های روابط انسانی و مسائل اجتماعی نشان می‌دهد. این داستان از طریق یک برخورد کوتاه و در عین حال عمیق، خوانندگان را وادار می‌کند تا درباره هویت، شناخت و شرایط انسانی تفکر کنند.
درباره آلبرتو موراویا
درباره آلبرتو موراویا
آلبرتو موراویا، زاده ی 28 نوامبر 1907 و درگذشته ی 26 سپتامبر 1990، رمان نویسی ایتالیایی بود.موراویا در رم به دنیا آمد. او در کودکی به بیماری سل استخوانی مبتلا شد و تا بیست سالگی با آن دست و پنجه نرم کرد. موراویا به دلیل بیماری، تحصیلات منظمی نداشت اما وقت خود را با مطالعه می گذراند. او در سال 1941 با الزا مورانته ازدواج کرد و در سال 1962 از او جدا شد. موضوعات اصلی آثار او، جنسیت، بیگانگی و هستی گرایی بود. موراویا می گوید: «در سال 1943 ابلاغی با دستوری محکم و قاطع صادر شد که دیگر به هیچ عنوان نباید بنویسم.» او را وادار کردند برای سینما به عنوان منبع درآمد کار کند: دو نمایشنامه باری کاستلانی بدون امضار نوشت، شلیک هفت تیر و زازا. در طی چهل و پنج روز به عضویت روزنامه کوررادو آلوارو با نام «پوپولودی رما» درآمد. خودش می گوید: «فاشیسم با آلمانی ها بازگشت و من باید فرار می کردم چرا که شناسایی شده بودم و و (از سوی مالاپارته) یعنی در فهرست اسامی ای بودم که باید دستگیر می شدند.» با السامورانته به سوی ناپلی می گریزد ولی موفق نمی شود و مجبور می شود در کلبه ای نزدیک فوندی میان دهقانان به مدت نه ماه به سر برد. او در این باره می گوید: «این دومین تجربه مهم من در زندگی بعد از آن بیماری بود. تجربه ای که به من نیرو بخشید.»
دسته بندی های کتاب تو که‎ منو می شناسی‎ کارلو
مقالات مرتبط با کتاب تو که‎ منو می شناسی‎ کارلو
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب تو که‎ منو می شناسی‎ کارلو" ثبت می‌کند