کتاب جنون سرعت

Mr. Pump's Legacy
ژو، زت و ژوکو (3)
  • 15 % تخفیف
    100,000 | 85,000 تومان
  • موجود
  • انتشارات: سایه گستر سایه گستر
    نویسنده:
کد کتاب : 4030
مترجم :
شابک : 978-6003744394
قطع : رحلی
تعداد صفحه : 54
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 1951
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب جنون سرعت اثر هرژه

آقای پامپ ده میلیون دلار در وصیت نامه خود برای سازندگان اولین هواپیمایی که از پاریس به نیویورک با سرعت 1000 کیلومتر در ساعت پرواز می کند، گذاشته است. برای نجات Stratoship H.22 که توسط پدرشان طراحی شده و اکنون توسط گانگسترها تهدید شده است، ژو، زت به همراه میمون حیوان خانگی خود، ژوکو، در هواپیما به پرواز درآمدند.

«هرژه» در 22 می 1907 در اتربیک، حومه بروکسل، در بلژیک، ژرژ رمی به دنیا آمد. پس از ترک مدرسه، او برای روزنامه روزانه Le XXe Siècle (قرن بیستم) کار کرد. او مسئول بخش روزنامه طراحی شده برای کودکان بود. تن تن، شخصیت اصلی آثارش، در 10 ژانویه 1929 در داستانی با عنوان "تن تن در سرزمین شوروی" معرفی شد. هر داستان به صورت کمیک استریپ در روزنامه منتشر شد و سپس به صورت کتاب منتشر شد. برخی از این کتاب‌ها از جمله خرچنگ با پنجه‌های طلایی، ستاره رمز و راز، گنج سرخام، جزیره سیاه، ماه عینی و ماجرای حساب دیفرانسیل و انتگرال برای نمایش‌های کوچک اقتباس شده‌اند. تلویزیون فرانسه در سال 1992 نسخه طولانی تری از بیست کتاب را تولید کرد که در بیش از پنجاه کشور پخش شده است. در 3 مارس 1983 در بروکسل درگذشت. در زمان مرگ او روی تن تن و هنر آلفا کار می کرد که به صورت ناتمام منتشر شد.

کتاب جنون سرعت

هرژه
ژرژ پروسپر رمی، زاده ی ۲۲ مه ۱۹۰۷ و درگذشته ی ۳ مارس ۱۹۸۳، نویسنده و کاریکاتوریست بلژیکی بود که بیشتر به خاطر خلق ماجراهای تن تن مشهور است. این اثر مشهورترین اثر کمیک (داستان مصور) در تمام تاریخ و به ویژه در تاریخ اروپا است و به خاطر آن نام هرژه (ارژه) در سال ۲۰۰۳ به تالار مشاهیر کتاب های کمیک اضافه شد.هرژه، که در سال ۱۹۰۷ متولد شده بود، آموزش رسمی هنری ندیده بود، ولی پس از ترک مدرسه، ابتدا به عنوان گرافیست شروع به کار کرد و به دنبال آن از سال ۱۹۲۹ تا هنگام مرگش در سال ۱۹۸۳ به خلق ماجراهای تن...
قسمت هایی از کتاب جنون سرعت (لذت متن)
از اینجا چیزی پیدا نیست… صدایی هم نمیاد. حتما صدای اسباب و اثاثیه اتاق بوده… ولی بذار چراغو روشن کنم ضرر نداره… صدات در نیاد وگرنه یه تیر حرومت می کنم! تکون نخور!…