دروازه به روی تمام ثروت های جهان باز شده است... همین طور به روی وحشتی که فراتر از تصور است.
وقتی که رابینت برادهد با یک فضاپیمای هی چی برای پیدا کردن گنج به دروازه می رود، تصمیم می گیرد بفهمد که کدام مأموریت می تواند او را ثروتمند کند. پس از سه مأموریت، حالا که راب برادهد مشهور و ثروتمند شده، باید با اتفاقی که برایش رخ داده و همین طور چیزی که به آن تبدیل شده روبه رو شود... آن هم در سفری به درون خویشتن، که به اندازه آن سفر کابوس وار بین ستاره ای خطرناک و بسیار از آن وحشتناک تر است.
کتاب حماسه هی چی (کتاب اول)