دنیای نویسنده، وجهی دلاورانه و آگاه از بهای خشونت برای نوع بشر دارد که بسیار مدرن است.
شخصیت های متقاعدکننده، طرحی پیچیده و سبکی سوزان.
ابرکرومبی بهترین سه گانه فانتزی حماسی را در سال های اخیر نگاشته است. او نویسنده ای است که هیچ کس نباید خواندن آثارش را از دست بدهد.
شجاعانه، معتبر و اصیل.
نخستین چیزی که حس کرد صدای جریان آب بود که گوش هایش را پر کرده بود. صدای جریان آب، خش خش برگ درختان و صدای جیک جیک یک پرنده. لوگن چشمانش را به اندازه ی شکاف باریکی گشود. نوری محو و درخشان که از میان برگ ها می آمد به چشمانش خورد. آیا این مرگ بود؟ پس چرا بدنش این قدر درد می کرد؟ تمام سمت چپ بدنش از درد می تپید. تلاش کرد نفس عمیق بکشد، اما راه نفسش بسته شده بود. به سرفه افتاد و آب و لجن را تف کرد. غرشی کرد و چرخید و روی دست ها و زانوهایش قرار گرفت. خودش را از رودخانه بیرون کشید. در حالی که میان دندان های قفل شده اش نفس نفس می زد، به پشت روی خزه و لجن و علف های گندیده ی ساحل افتاد. لحظه ای همان جا دراز کشید و به آسمان خاکستری که بالاتر از شاخه های سیاه درختان بود خیره شد. هنگام نفس کشیدن سینه اش خس خس می کرد. با صدایی خسته و ضعیف به خود گفت: « هنوز زنده ام. » با وجود همه ی تلاش هایی که طبیعت، شانکاها، مردم و حیوانات درنده کرده بودند، هنوز زنده بود. خیس و خسته، در حالی که به پشت افتاده بود، شروع به خندیدن کرد. خنده ای بلند و از ته دل. اگر قرار بود لقبی به لوگن نه انگشتی بدهند، لقب « نجات یافته » برازنده اش بود. باد سردی روی ساحل متعفن رودخانه می وزید و خنده ی لوگن آهسته قطع شد. شاید زنده بود، اما زنده ماندن خود مسئله ی دیگری بود. نشست و از شدت درد چهره در هم کشید. با پا خود را به عقب هل داد و به تنه ی نزدیک ترین درخت تکیه زد. خاکی که به بینی، چشمان و گوش هایش چسبیده بود را تکاند. لباس خیسش را کنار زد تا نگاهی به محل آسیب دیده بیندازد.
البته نقاط مثبتی هم داره، مثلا شخصیت پردازیها _ بازهم نه همشون، عمده شخصیتهای ابکی و سطحی بودند_ برای مثال شخصیت گلوگتا واقعا شخصیت جذابی بود، یه شخصیت خاکستری که امیال و غرض خاص خودش رو داشت و تو ذهن باقی میموند یا رشد و تحول شخصیت سرهنگ وست، یا اونچه که برای کوای اتفاق افتاد، یا اتفاقاتی که برای دسته شمالیها اتفاق میوفته، ما تو فانتزی بزرگسال دنبال چنین چیزی هستیم! یا اونچه که در جنگ شمال اتفاق افتاد واقعا حماسی و زیبا بود _ هرچند نویسنده نهایت تلاشش رو کرده که همینم خراب کنه اینطوری که، فردی که مثل یک شطرنج باز حرکت میکنه به احمقانهترین شکل ممکن گرفتار میشه! چرا؟ چون نویسنده گرامی احتمالا مونده چیکار کنه چون به ارتشش تو جنوب احتیاج داره!_ ولی با همه اینها آیا واقعا ارزش خوندن داره؟ قطعا نه! آیا ۲۵۰۰ صفحه خوندن کلیشه محض ارزش خوندن داره؟ البته کتابای دیگه رو نخوندم و این فقط در مورد سه گانه اصلی بود، هرچند که واقعا رغبتی هم نمونده که بخونمشون.
بدون شک یکی از بدترین و سطحیترین فانتزیهای بود که تا حالا خوندم، شاید هم بدترین! یعنی از جلد اول تا جلد سوم سه گانه_ مجموعه نخستین قانون سه گانه است بقیه جلدها که تحت عنوان نخستین قانون جلد چهارم و پنجم و... منتشر شدن مربوط به این خط داستانی نیستن و غیر از یکی که اسپین اف همین مجموعس مابقی فقط تو این دنیا روایت میشن و به خط اصلی سه گانه ربطی ندارن_ شما فقط داستانی سطحی و کلیشه ای میخونید! برای مجموعه ای که سرجمع ۲۵۰۰ صفحس شما انتظار روایتها و شخصیتها و مکانهای مختلف دارین، ولی خب هیچ اینطور نیست! روایت اصلی که هیچ بسیار خطی و بی جزئیاته روایات فرعی کلیشه محضه، بدون تعلیق، بدون ذره ای پیچش، هیچی! شخصیتهای محدود هم کنار بزاریم این همه کمبود مکان و فضاهای داستانی واقعا رو مخه! کل کتاب اول فقط تو یه مکان روایت میشه! داخل یک قصر مسخره با ادمهای مسخره در انتظار اتفاقی مسخره تر! جلدهای بعدی فضاهای بیشتری معرفی میشن ولی به واقع که طبل توخالی!برای مثال تو کتاب دوم که به سفر میرن از یک مکان به خصوص ترس خاصی وجود داره بعد اتفاقاتی که اونجا میوفته در حد و قواره اون ترس و تعاریف تاریک نیست ! گذشته سازی بد از شخصیت ها، که اونقدر سطحی و سرسری اند که اصلا شما ارتباطی برقرار نمیکنید، احتمالا نویسنده قصدی داشته که مثلا گذشته دنیا رو مرموز جلوه بده که زهی خیال باطل! دسیسهها آبکی، قصد و نیت شخصیتهای اصلی آبکی، پایان بندی ابکی و فوق العاده چرت! شما در نظر بگیرید که چنین خزعبلی برچسب فانتزی بزرگسال خورده!
این مجموعه فوق العاده است.نقطه قوت این سری شخصیت هاست.همگی شخصیتها خاکستری و بد هستند ولی بازم دوستشون داری از جیزال که اول میخواستم یه مشت بزم تو صورتش که بعد بلاخره رشد میکنه از گولکا که افکارش منو به خنده میندازه اونم توی همچین دنیایی و لوگان نه انگشتی فقط بگم لوگان شخصیت مورد علاقه من توی ژانر فانتزی هستش.همچنین شخصیتهای مونت خیلی خوب هم داره.مبارزها سنگین و خونین و باعث میشه قلبت تند بزنه.البته دنیاسازی زیاد نقطه قوت نیست ( نسبت به بزرگان فانتزی). ترجمه عالی هستش هنوزم منتظر ترجمه سه گانه آخر مجموعه هستم.اگه یه فانتزی خون هستی این لطف به خودت میکنی و شروع به خوندن این سری میکنی
سلام . مجموعه فوق العادس اگر میتونید همه کتابها را با هم بخرید . کافیه تحقیق کنید تا متوجه بشوید بهترین در نوع خودشه . کتاب دوم هم باید جدا سرچ کنید اسمشو تا پیدا کنید. نام جلد دوم : پیش از آنکه به دار آویخته شوند
میشه یه نفر توضیح بده چرا این مجموعه انقدر در همه؟ کتاب اول مجموعه نخستین قانون هست، کتاب سومشم هست، کتاب دوم نیست. بعد اون کتاب سوم اینجا نشون داده میشه ولی اسم نویسنده رو که میزنی اونجا نیست. قراره من از کجا پیدا کنم کتابا رو، وقتی تو سرچ پیدا نمیشه؟
متاسفانه کتاب دومش رو باید به اسم سرچ کنید. من ترتیب مجموعه رو بهتون میگم. ۱- تیغ شمشیر ۲- پیش از آنکه به دار آویخته شوند ۳- واپسین نبرد شاهان ۴- طعم سرد انتقام ۵-قهرمانان ۶-سرزمین سرخ ۷- لبههای تیز
این کتاب معرکه است. بخونید. نخستین قانون رو بخونید. عاشقش میشید. تا قیمتش مناسبه بگیرید. بهترین کتاب فانتزی ایه که خوندم. ❤️🫰🏻
دوستانی که کتاب رو خوندن کیفیت ترجمه مجموعه چطوره؟
عالیه عالی. حتما بخونش
پس دومین کتاب کجاست؟
دومین کتاب رو باید به اسم سرچ کنید. پیش از آنکه به دار آویخته شوند
باسلام دومین کتابش هم نیست
درود پنجمین کتاب این سری به اسم "قهرمانان" چاپ شده. چه موقع موجود میکنید؟