کتاب سرمایه در سده ی بیست و یکم;

کتاب سرمایه در سده ی بیست و یکم

Capital in the twenty-first century
توماس پیکتی و هزارتوی سرمایه داری

کد کتاب : 41648
مترجم :

شابک : 978-6007656013
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 174
سال انتشار شمسی : 1398
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب سرمایه در سده ی بیست و یکم اثر مجموعه ی نویسندگان

این کتاب عملا به‌عنوان خلاصه‌ای عملی از "سرمایه در قرن بیست و یکم" نوشته توماس پیکتی می‌باشد. علاوه بر این، این کتاب شامل خلاصه‌ای از مقالات دیوید هاروی، جان بلامی فاستر، مایکل پیتس پرابات پاتنایک، ریچارد ولف، الکس کالینیکوس و خسرو پارسا نیز می‌شود.

ترجمه این کتاب به وسیلۀ خسرو کلانتری، مجید امینی، احمد سیف و بابک پاشا جاوید به صورت تیمی انجام شده است.

حالا، نام توماس پیکتی برای علاقه‌مندان به مباحث اقتصاد سیاسی و تاریخ اقتصاد دیگر نامجهول نیست. کتاب او به نام "سرمایه در قرن بیست و یکم" از جمله کتاب‌های پرفروش می‌باشد. این کتاب توانسته به‌علاوه از تخصصی‌ترین مجلات تا روزنامه‌ها و مجلات عمومی، حتی شبکه‌های تلویزیونی، توجه بسیاری را به خود جلب کند و فضای مجازی نیز از نظرات و بررسی‌های مختلف در مورد این اقتصاددان فرانسوی پر شده‌است. کتاب او با بازگویی دقیق داده‌های آماری در طول ۲۰۰ سال گذشته، به شیوه‌ای مستند، از فرآیند تمرکز ثروت نزد گروهی کمیاب (کمترین درصد) در کشورهای پیشرفته سرمایه‌دار (به ویژه آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه) را بیان می‌کند.
دسته بندی های کتاب سرمایه در سده ی بیست و یکم
ادبیات انگلیس
ادبیات واقع گرایانه
داستان اجتماعی
سیاسی
مجموعه مقالات
اقتصادی
گردآوری و تلفیق
نکوداشت های کتاب سرمایه در سده ی بیست و یکم
Piketty has written a book that nobody interested in a defining issue of our era can afford to ignore.
پیکتی کتابی نوشته است که فرد علاقه مند به موضوع تعیین کننده عصر ما نمی تواند آن را نادیده بگیرد.
New Yorker New Yorker
Piketty has written an extraordinarily important book…In its scale and sweep it brings us back to the founders of political economy.
پیکتی کتاب فوق العاده مهمی نوشته است... در مقیاس و گستردگی آن، ما را به بنیان گذاران اقتصاد سیاسی بازمی گرداند.
Financial Times
قسمت هایی از کتاب سرمایه در سده ی بیست و یکم (لذت متن)
می کنیم. البته خود این استدلال کلاسیک هم نیاز به بررسی دقیق تری دارد. اکنون با در نظر گرفتن همه این جهات و مولفه ها نسبت تقسیم درآمد بین کار و سرمایه که مبتنی بر حق باشد چیست؟ آیا میتوان اطمینان داشت که یک اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد و مالکیت خصوصی همیشه و در همه جا به این تقسیم بهینه منجر شود چنان که گویی نیرویی جادویی در این کار دست دارد؟ در یک جامعه آرمانی چگونه باید تقسیم بین کار و سرمایه را ترتیب داد؟ رویکرد به این مسئله باید چگونه باشد؟