کتاب غریبه آشنا

Gharibeh Ashena
کد کتاب : 41744
شابک : 978-9641930013
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 584
سال انتشار شمسی : 1393
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 9
زودترین زمان ارسال : ---
منیر مهریزی مقدم
متولد سال 1347 در شهرستان سبزوار (خراسان رضوی) و فرزند هفتم یک خانواده پرجمعیت و صمیمی هستم: 6 خواهر و 3 برادر. پدر مرحومم راننده کامیون بود و مادر مهربان و زحمتکشم خانه دار (که البته ایشان در قید حیات هستند).از دوران کودکی فقط بازی های پرتحرک ( و البته بدون کامپیوتر! ) را به یاد دارم که هنوز از یادآوری و مرور آنها لذت می برم.از ابتدای ورود به کلاس اول ابتدایی، با علاقه خاصی به ادبیات، خصوصا املاء و انشاء در سال های بالاتر توجه کردم. با یادگرفتن حروف، در هر جا چشمم کار می کرد جمله سر هم می کر...
دسته بندی های کتاب غریبه آشنا
قسمت هایی از کتاب غریبه آشنا (لذت متن)
مامان حق داره من خیلی پرو تشریف دارم! با خداهم دیگه آره !؟ من بی حیا که نمازهای واجبم را با صد دفعه یادآوری مامان می خوانم و صد البته گاهی یکی را در می برم حالا با گردن کج قبل از ظهر رو به در حیاط روی سجاده ام نشسته ام و بعد از خواندن دو رکعت نماز حاجت تسبیح حضرت زهرا را می گردانم و به چشم به در دارم که بابا با خبر خوب بیاد . خدای خوب و مهربونم می دونم رو سیاهم و بنده ی خوبی نیستم ولی بابا می گه تو خیلی مهربون و با گذشتی ! خدا جونم منو ببخ و لااقل به خاطر اضافه کاریهایی که بابا برای کلاس کنکورم وقت و بی وقت انجام داده قبولم کن . قول میدم که سعی کنم از این به بعد دختر خوبی با شم و دیگه نذارم نمازهام قضا بشه . خداجون دستای حاجتمندم رو خالی نگذار ! البته می دونم خیلی مهربون تر از اونی که بخواهی گناهان منو تو سرم بکوبی ! گذشت و لطف تو که صاحب اختیار و خالق مایی بیشتر از اینهاست. سبحان الله ای خدای پاک و منزه، تو خالقی ، ما مخلوق و جایزالخطا. قول می دم دیگه ناشکری نکنم که چرا پولدارو خوشگل نیستم.