چرا در برخی از سرزمینها و گروههای اجتماعی میزان خودکشی بالاست؟ چه دلایل هستیشناختی و اجتماعی و چه شکافها و انگیزههایی وجود دارند که انسانها به خودکشی مبادرت میورزند؟ کتاب «خودکشی در ایران» پژوهشی است که سه پدیدهی مهم را بررسی میکند که شامل ایدهپردازی خودکشی، اقدام به خودکشی و خودکشی کامل (موفق) است. این کتاب همچنین مطالعهای جامع در باب توصیف وضعیت میزان تمایل و ایدهپردازی خودکشی در میان شهروندان ایرانی و به خصوص پایتخت است که سعی دارد آن را در طبقهبندیهای جامعهشناختی تبیین کند. مسأله این است که وقتی جامعه توسعه مییابد؛ یعنی از حالت سنتی و ساده که در آن ارزشها، هنجارها و باورها تردیدناپذیرند به سوی یک جامعهی صنعتی، مدرن و نامتجانس که در آن ارزشها، هنجارها و باورها رقیقترند پیش میرود؛ میتوان این توقع را داشت که میزان تمایل به خودکشی به دلیل سردرگمیهای اخلاقی و هنجاری افزایش یابد و از کنترل خارج شود؛ زمانی که پایههای سرمایهی اجتماعی سست شده و دغدغههای فکری قوت گرفتهاند. هدف اصلی کتاب «خودکشی در ایران»، بررسی توصیفی و تا حدی آماری وضعیت میزان خودکشی منجر به مرگ در استانهای ایران و نیز بررسی و تبیین تمایلات به از بین بردن خود با تأکید بر نظریههای اجتماعی دورکیمی و فشار عمومی اگنو و آنومی مسنر و روزنفلد بوده است. همچنین در این کتاب با عوامل مختلفی که انسانها را به خودکشی سوق میدهد، از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی، احساسی، خانوادگی، فرهنگی و... و پیشنهادهایی برای مقابله با آنها آشنا میشوید.
«خودکشی یکی از رفتارهای پرخطر در جامعه ی کنونی است که در زمره ی مسائل اجتماعی قرار می گیرد. تغییر ساختاری و جوان ترشدن کسانی که اقدام به این رفتار می کنند نیز بر اهمیت آن افزوده است. خودکشی نه تنها یک خسارت شخصی، بلکه یک خسارت اجتماعی نیز هست ... با گسترش شهرنشینی و فروپاشی شبکه های خویشاوندی، ضرورت بازآفرینی و تقویت سرمایه ی اجتماعی، که موجب کاهش آسیب های اجتماعی ازجمله تمایل به خودکشی است، بیش ازپیش نمایان می شود ... صنعتی شدن نیز به واسطه ی افزایش اغتشاش هنجاری موجب رقیق ترشدن انسجام منزلتی جامعه می شود. اما در این فرضیه که صنعتی شدن خودکشی را افزایش می دهد، بیش از آن که علت آن اغتشاش در نظم هنجاری باشد، نتیجه ی افزایش ناکامی افراد یا گروه هایی است که در نردبان ترقی جامعه ی مدرن با شکست مواجه شده اند. در این جامعه افراد آزمندانه برای کسب موفقیت رقابت می کنند. آنان که بیش تر تلاش می کنند، اگر شکست بخورند، ناکامی بیش تری خواهند داشت، پس احتمال بیش تری می رود که دست به خودکشی بزنند. جایی که فردگرایی نهادینه شده است، خودکشی انتخابی شخصی برای کسانی است که انتظارات شان برآورده نشده و این انتظارات هر چیزی می تواند باشد.»