کتاب ماجرای رخسار دوست

Majaraye Rokhsar-e Doust
و دو نمایشنامه دیگر
کد کتاب : 46111
شابک : 978-6226657792
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 120
سال انتشار شمسی : 1398
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت
نوذر اسمعیلی
نوذر اسمعیلی،متولد فروردین ۱۳۵۰،تهران.لیسانس میکروبیولوژی از دانشگاه تهران. ۱ سال طراحی و نقاشی را به طور اکادمیک دنبال کرده و سپس به کار کلاژ انتزاعی به صورت خوداموخته به صورت جدی پرداخته،از حدود سال ۱۳۸۲.دو کتاب داستان بزرگسال خودش را هم تصویرسازی کرده است:morning mirror(آیینه ی صبح)انگلستان۲۰۱۳، یاد باد یاد گردباد۱۳۹۲ تهران.
دسته بندی های کتاب ماجرای رخسار دوست
قسمت هایی از کتاب ماجرای رخسار دوست (لذت متن)
زن: خب این هم گشنیز، این هم ترخون. به به چه سبزی خوردنی! چه ناهاری بشه! حتی تنهایی. گرچه ترجیح می دادم دختر خاله پیشم بود. یه روز با دوست، دو روز تنها، این هم یه جور قسمته. بد هم نیست، مزایای هر کدوم رو خوب درک می کنم. ولی عجب ریحون هایی، مدتی بود سبزی به این خوبی نیاورده بود. کاش بیشتر می خریدم. همین هم خوبه. خدایا شکرت حالم خیلی بهتره. آدمیزاد: آن قدر نقش درخت رو خوب بازی کردم که الوارم کردند و بعدش هم نیمکت! گرچه اون ها تصور خودم از خودم رو الوار کردند و نیمکت، ولی دارم زیر بار نقشی که رفتم، هر چه قدر هم خوب بود، له می شم و نیز از تبعات آن. خوب نفهمیدم کی من رو توی نقشم که باهاش حال هم می کردم و به کسی هم آزار نمی رسوندم گیر انداختند و به نفع خودشون استفاده کردند؟ قبول دارم... اون ها قدرت دارند ولی این قدرت از منشاء شرف نیومده. ...