کتاب در ستایش دیوانگی

Praise of Folly
کد کتاب : 46591
مترجم : حسن صفاری
شابک : 978-9643214470
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 192
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1511
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب در ستایش دیوانگی اثر اراسموس

اگر به گفته‌ی پاسکال رجوع کنیم که: «دیوانه بودن آن‌قدر ضروری‌ست که دیوانه نبودن خود شکل دیگری از دیوانگی‌ست.» بهتر می‌توانیم در مسئله‌ی اساسی کتاب «در ستایش دیوانگی» اراسموس نظر کنیم. این تک‌گویی دیوانه‌وار که شباهت بسیاری به فرم فلسفه‌ورزی افلاطون در استفاده از نوعی ادبیّت تئاتری دارد، در ابتدا خطابه‌ای رو به جامعه‌ی خودش در روزگار خودش است و سپس رساله‌ای برای همه‌ی تاریخ، و درست به همین دلیل که معاصر دوران خودش است، می‌تواند معاصر همه‌ی اعصار باشد! دسیدریوس اراسموس، با درک شهودی و شناختی‌اش از اروپای فروشده در منجلاب استبداد، جهل، خرافه و دیگرهراسی، در این کتاب پایه‌ی نقدش را بر فرمی از عقلانیت منزجرکننده‌ی کلیسایی استوار می‌کند که برابر هرگونه میل به امر نو، هرگونه آزادگی و آزادمنشی و هرگونه شدّت عقلانی حاصل تعمق در جهان می‌ایست. در ستایش دیوانگی، رساله‌ای‌ست که پیش از اتوپیای سر تامس مور و گفتار در بندگی خودخواسته‌ی اتیین دولابوئسی، بر اهمیت جنون عقلانی حاصل از آزادی تأکید کرد و فلسفه، الهیات، هنر و ادبیات غرب را از اساس دگرگون ساخت. اگر امروز می‌دانیم عقلانیت در معنای مدرنش رادیکال‌ترین عملی‌ست که یک انسان باید به آن پایبند باشد، مدیون در ستایش دیوانگی این فیلسوف و مصلح اجتماعی بزرگ هلندی‌ هستیم که مانند دوست دیرینش، سر تامس مور، مردی بود برای همه‌ی دوران‌ها.

کتاب در ستایش دیوانگی

اراسموس
دِسیدِریوس اِراسموس (Desiderius Erasmus) (تولد ۲۷ اکتبر ۱۴۶۶ - درگذشته ۱۲ ژوئیه ۱۵۳۶) دانشمند و فیلسوف و ادیب هلندی و یکی از علمای مشهور قرن پانزدهم میلادی است که به سال ۱۴۶۶ در رتردام زاده شد. پس از اتمام تحصیلات داخل سلسله رهبانان گردید و در بعضی مدارس به تدریس پرداخت.سپس او برای تعلیم پسر ژاک چهارم پادشاه وقت، به دربار راه یافت و چون در آن وقت اصلاح و تعدیل دین مسیحی لازم به نظر می‌آمد او در این معنی با لوتر به مکاتبه پرداخت و آنگاه که لوتر دست به کار دعوت زد وی از مکاتبه با لوتر خودد...
قسمت هایی از کتاب در ستایش دیوانگی (لذت متن)
اشتباهی بزرگ تر از این وجود ندارد که تصور کنیم خوشبختی آدمی در واقعیت و در نفس امور است؛ نه، خوشبختی در تصوری است که ما از این امور داریم…

شاید آن چه من می گویم در نظر شما هم چون مطایبات جلوه کند؛ واقعا جای تعجب نیست، زیرا در میان خود حکیمان علوم الهی آنان که به واقع از روشن بینی بهره ورند از این نوع بازی های پوچ با الفاظ و کلمات احساس نفرت می کنند و همکاران خود را جلف و سخیف می نامند. … با این حال، برخی دیگر از ایشان چنان از خود راضی هستند که به کار خود مفتخرند و چون شب و روز با این مهملات دل انگیز مشغول اند اصلا فرصت آن ندارند که گاهی به کتاب مقدس و رسائل سن پل نظری بیندازند

بالاخره توجه خاص خطیبان به دیوانگی از این جا معلوم می شود که هنگام گفت وگو از چیزی که با هیچ دلیلی رد آن ممکن نیست سعی می کنند با قهقه ی خنده ای از اهمیت آن بکاهند؛ گویی خوب می دانند که دیوانگی از این امتیاز برخوردار است که می تواند با شوخی های هنرمندانه خنده را تحریک کند