کتاب نان و پنیر و سبزی

Nan o Panir o sabzi
کد کتاب : 48132
شابک : 978-6000809508
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 96
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت
محمدرضا پورمحمد
محمدرضا پورمحمدمتولد ۲۱ اردیبهشت ۱۳۲۴ در مشهد ، نویسنده داستان های کودکان و نوجوانان است.او تا کنون با نشریاتى چون جوانان، اطلاعات هفتگى، شاهد، رشد نوجوان، شاهد کودک و نوجوان، نگهبان کودک و نوجوان، آفتاب مهتاب، کیهان بچه‌ها و ... همکاری داشته است.
قسمت هایی از کتاب نان و پنیر و سبزی (لذت متن)
هر روز، وقتی سپیده سر می زد، بابام کوچه و خیابان را جارو کرده بود. بعداز ظهرها هم توی آپارتمان ها یا راه پله ها را می شست یا دیوارها را. با این همه، بیشتر ماه ها صاحب خانه برای گرفتن اجاره اش زنگ آپارتمانمان را می زد. من که کلاس هفتم را می گذراندم، سخت ناراحت بودم. دوست داشتم پولدار شوم و یک آپارتمان بخرم. آن سال امتحانات که تمام شد، در شرکت تبلیغاتی چاپ و طراحی دهکده مشغول به کار شدم که دفترش سر کوچه مان بود. آقای خسروی کارمند شرکت بود. او با صورت لاغر و بینی بزرگش پنجاه ساله به نظر می رسید. روزی چند بار سیگار می کشید. کارش جواب گویی به مشتری ها و طراحی با کامپیوتر بود. من در کوچه ها و خیابان های جنوب شهر تراکت پخش می کردم. تند و سریع آن ها را به درودیوار می چسباندم. می خواستم همه ی تراکت های شهر را پخش کنم. یک روز متوجه شدم تراکت هایی که ابراهیم دست مردم می دهد آسان تر پخش می شود