«میز کنار پنجره» نوشته ترنس راتیگان، نخستین نمایشنامه از دو نمایشنامه تکپردهای که مجموعا «میزهای جداگانه» را در سال ۱۹۵۴ شکل میدهند، در هتل خصوصی بورگارد واقع در ساحل جنوبی انگلستان جریان دارد؛ فضایی آرام، اندکی مالیخولیایی و پوشیده از مناسبات مودبانهای که زیر سطح خود انزوای ساکنان قدیمیاش را پنهان میکند. این محیط محدود اما پرطنین، بستری میشود برای بازگشایی زخمی قدیمی میان جان مالکوم، سیاستمدار سقوطکردهای که حالا به روزنامهنگاری پناه برده، و همسر سابقش آن شانکلند که پس از سالها دوری، برای مواجههای محتاطانه و شاید برای آزمودن امکان آشتی به هتل بازمیگردد. ورود «آن» به هتل و نشستن او پشت «میز کنار پنجره»-مکانی آستانهای میان حضور و انزوا-آغازگر درامی است که نیروی اصلی آن نه کنش بیرونی، بلکه حقیقت درونی احساسات سرکوبشده است. گذشتهای که در آن خشونت، شرم و جاهطلبی از هم گسستهاند، اکنون در سکوت هتل دوباره سر برمیآورد؛ اعتیاد جان به الکل، غرور و شکستهایش، و عزت نفس جریحهدار شدهی «آن» آرامآرام در لابهلای گفتوگوهای سنجیده و گاه گسسته آشکار میشوند. خانم کوپر، مدیر دلسوز هتل، در این میان نقش نیرویی تعدیلکننده را دارد؛ کسی که با فهمی بالغ از آسیبهای انسانی، زمینه را برای گفتوگویی تازه میان این دو فراهم میکند، هرچند نمایش هیچگاه تصمیم نمیگیرد این آشتی را بهعنوان راهحلی قطعی یا پایان رسمی نشان دهد. هستهی مفهومی نمایش، تنش میان سقوط اخلاقی و امکان رستگاری است. راتیگان با نگاهی دقیق، زوال اجتماعی مالکوم و اضطرابهای او درباره هویت و جایگاهش را بازتاب میدهد و نشان میدهد که چگونه رسوایی شخصی میتواند ساختار روانی فرد را از هم بپاشد. بازگشت «آن» نیز بیش از آنکه جنبه رمانتیک داشته باشد، آینهای است برای دیدن هزینههای گذشته مشترک و اثرات زمان؛ او دیگر آن زن جوان مدلگونهی گذشته نیست، و این تفاوت نشانی است از گذر سالیان و از بهایی که هر دو بابت اشتباهات گذشته پرداختهاند. هتل نیز بهمثابه سرپناهی موقت، مانند قاب اجتماعی بریتانیا پس از جنگ عمل میکند: مکانی که افراد شکسته در آن به امید ترمیمی کوچک توقف میکنند، هرچند کسی واقعا با دیگری یکی نمیشود. در کنار این مضامین، تنهایی و روابط سطحی ساکنان هتل، نمایشی از جامعهای است که در ظاهر مهربان اما در باطن جداافتاده است؛ جایی که هر کس پشت «میز» خود پنهان میشود. دیالوگهای موجز، زیرمتنهای پرمعنا و کمگویی سنجیده سبک راتیگان، اجازه میدهد آنچه بیان نمیشود، با صدایی بلندتر شنیده شود. نمایش در قوت خود، شخصیتپردازی انسانی و ظریف را با فضایی لبریز از شکافهای عاطفی ترکیب میکند. زیرمتنها درست در جایی میدرخشند که کنشها خاموش و فروخوردهاند. با این حال، تکیهی نمایش بر درام درونی ممکن است برای خوانندگانی که به وقایع آشکار و کنشهای بیرونی علاقه دارند، کند به نظر برسد، و نیز بافت اجتماعی دههی ۱۹۵۰ بریتانیا گاه حس فاصله ایجاد میکند. با وجود این، «میز کنار پنجره» همچنان اثری پرقدرت درباره شکست، پشیمانی و امید محتاطانهی آشتی است؛ درامی کمصدا و پخته که نشان میدهد زخمهای شخصی چگونه در سکوت و با دقت نگاه انسانی امکان فهم و شاید پذیرش پیدا میکنند.
درباره ترنس راتیگان
ترنس رتیگان (زاده ۱۰ ژوئن ۱۹۱۱ درگذشته ۳۰ نوامبر ۱۹۷۷) یک نمایشنامهنویس اهل بریتانیا بود.
چارلز: [چیزی یادداشت می کند] بله.
جین: بهش چی گفتی؟
چارلز: چی؟
جین کتاب چارلز را از زانوهایش کنار می زند و مانع درس خواندن او می شود.
جین: بهش چی گفتی؟