در این داستان، "میرزا عباس"، در دوران کشف حجاب در زمان رضاخان، روزی در مغازه ی خویش در بازار، دختری را می بیند که از ترس برداشته شدن چادرش به وسیله ی ماموران دولتی به مغازه ی او پناه آورده است. میرزا با دیدن چهره ی جوان و زیبای دختر به او دل می بازد. پس از چندی میرزا درمی یابد دختر که "صنم" نام دارد به بیماری مهلکی مبتلاست و...
کتاب کوچه سلطان امیراحمد