کتاب نلسون ماندلا

«نلسون ماندلا، مردی با مشت گره کرده» نوشته‌ی استفن کرنسکی داستان زندگی نلسون ماندلا اولین رئیس‌جمهور سیاه‌پوست آفریقاست. او به دلیل مبارزه برای داشتن حقوقی برابر با سفیدپوستان بیست‌وهفت سال از عمرش را در زندان گذراند، اما سرانجام موفق شد سیستم نابرابری نژادی سرزمینش را از بین ببرد. او در سال ۱۹۱۸ در روستایی در هزارکیلومتری ژوهانسبورگ به دنیا آمد. زمان تولدش افریقای جنوبی بخشی از امپراتوری بریتانیا بود و بریتانیایی‌ها همه‌چیز بومی‌ها را کنترل می‌کردند. حتی در مدرسه‌ نام اصلی و افریقایی بچه‌ها را می‌گرفتند و نامی انگلیسی برای‌شان انتخاب می‌کردند. نام نلسون ماندلا هم همانجا روی «خولیهلاهلا» گذاشته شد. نلسون در نوجوانی، بعد از مرگ پدرش به روستایی دیگر رفت تا تحت سرپرستی خانواده‌ا‌ی دیگر بتواند پیشرفت کند. آن‌جا کم‌کم متوجه شد، سفیدپوستان آزادی و استقلال مردم را گرفته‌اند و در کشورش به‌صورت قانونی و سیستماتیک شدیدترین تبعیضات را به نفع سفیدپوستان اعمال می‌کنند. سیاه‌پوستان این سرزمین مجبور بودند در شهرها و محله‌های خاصی زندگی کنند، به ابتدایی‌ترین حقوق سیاسی - اجتماعی خود دسترسی نداشتند و با کمترین امکانات روزگار می‌گذراندند.
نلسون ماندلا وقتی‌که وارد کالج شد به شکل جدی تصمیم به مقابله با سیاست‌های پیچیده و ظالمانه انگلستان گرفت، اما به همین دلیل از کالج اخراج شد و به خانه برگشت. او در ۲۲ سالگی به ژوهانسبورگ رفت. در این دوران او روزها در بنگاه املاک کار می‌کرد و شب‌ها در معدن نگهبانی می‌داد. در همین حال درس‌های باقی‌مانده‌اش را به شکل مکاتبه‌ای ادامه می‌داد تا دوره‌ی کالج را به پایان برساند. او کم‌کم جذب فعالیت‌های سیاسی شد و به کنگره‌ی ملی افریقا پیوست. نلسون و دوستانش مجمع جوانان کنگره‌ی ملی را تشکیل دادند؛ آن‌ها می‌خواستند با تغییرات سیاسی زندگی بهتری برای سیاه‌پوستان بسازند. اما در همان سال‌ها سیاست آپارتاید تصویب شد. سیاستی که قبیله‌ها را از هم جدا و دور نگه می‌داشت تا با هم یکی نشوند و تهدیدی برای حکومت نباشند. ماندلا به خودش قول داده بود مبارزه‌اش را بدون خشونت پیش ببرد اما در سال 1960 پس از آن‌که پلیس معترضان را قتل عام کرد. تغییر عقیده داد. مبارزات او به شکل‌های مختلف ادامه پیدا کرد و سرانجام به پیروزی اکثریت بومی‌ها بر اقلیت سفیدپوستان انجامید. سرسختی، آزادگی و آرمان‌گرایی، ماندلا را نزد مردمان میهنش محبوب کرد.
وقتی جامعه‌ای تحت ظلم قرار می‌گیرد، مبارزان روش‌های متفاوتی را برای مقابله با آن پیش می‌گیرند. نلسون ماندلا در برهه‌های متفاوت به دنبال انتقام شخصی نبود. با سرسختی تلاش می‌کرد تا حقوق انسانی خود و مردم کشورش را بشناسد و با مردم با عقاید مختلف و متنوع همراه باشد. همین نگرش، محبوبیت او را از مرزهای کشورش فراتر برد.
استفن کرنسکی در این کتاب به زندگی‌ چنین قهرمانی می‌پردازد؛ کسی که به چهره‌ی مبارزه علیه‌ی آپارتاید نژادی تبدیل شد. روایتی حیرت‌انگیز از فداکاری در راه عدالت و آزادی.
«نلسون ماندلا، مردی با مشت گره کرده» با زبانی ساده و روان کودکان و نوجوانان را با چهره‌ی بی‌همتای یک مبارز واقعی آشنا می‌کند. زندگی نلسون ماندلا می‌تواند برای مخاطبان کتاب الهام‌بخش باشد.