کتاب فانوس حرم

Fanoos-e Haram
بر اساس زندگی نامه شهید مدافع حرم محسن فانوسی
کد کتاب : 50636
شابک : 978-6007841686
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 160
سال انتشار شمسی : 1398
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---
زینب شعبانی
زینب شعبانی، متولد 1361 و دانشجوی مقطع دکترا در مطالعات زنان و گرایش حقوق زن در اسلام در تربیت مدرس تهران هستم که در سال 1391 و در اواسط دوره ارشد بودم که به پیشنهاد یکی از اساتید درباره «تأثیر تربیت مادران در شهادت فرزندان» با مادر شهید علی‌اکبر همتی مصاحبه کردم و پس‌ازاین ارتباط تصمیم گرفتم گفته‌های ایشان و همسر شهید را در قالب کتاب درآورم و از این طریق نخستین کتابم در حوزه شهادت با عنوان «چشمان رهبر» درباره زندگی تخریبچی شهید علی‌اکبر همتی به نگا...
قسمت هایی از کتاب فانوس حرم (لذت متن)
پدر و مادرم به خاطر احترامی که برای خانواده آقای فانوسی قائل بودند، اختلافی با ازدواج ما نداشتند، ولی سپردند به خودم که تصمیم آخر را بگیرم. هنوز مردد بودم. خیلی با خودم کلنجار می رفتم تصمیم بسیار سختی بود. بالاخره یک شب دو رکعت نماز توسل به حضرت زهرا(س) خواندم از خود حضرت زهرا(س) خواستم کمکم کند که تصمیم درست را بگیرم. همان شب خواب عجیبی دیدم. خانمی که چهره اش را ندیدم جلو آمد و یک انگشتر با نگین زرد به دستم انداخت. صبح که از خواب بیدار شدم حس خوبی داشتم. حس می کردم این خواب یعنی باید پیشنهاد ازواج را قبول کنم. بعدها محسن همیشه به شوخی می گفت: «مواظب انگشتر زرد رنگ باش». مادرم موافقت من را اعلام کرد. جلسه دوم محسن گفت: «فردای همون روزی که اومدیم خونتون رفتم مشهد، همون جا از آقا امام رضا(ع) خواستم که مهرم رو به دلت بندازه و وقتی بر می گردم جواب مثبتت رو بشنوم».