کتاب «پانصد صندلی خالی» اثر لیلی علام الدین اسود، روایت روزنوشتهای زنی سوری است که سه سال تمام در محاصرهی روستای الفوعه زندگی کرده و تجربههای خود را با صداقتی بیپرده ثبت کرده است. این اثر علاوه بر اینکه گزارشی از رنجها و محرومیتهای مردم در شرایط جنگی است، بازتابی از امید، صبوری و مقاومت انسان در برابر سختترین موقعیتها نیز به شمار میآید. داستان اصلی کتاب در دل محاصرهی دو روستای شیعهنشین الفوعه و کفریا شکل میگیرد؛ جایی که از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ تحت کنترل و حملات سنگین گروههای مسلح بود. نویسنده بهعنوان یک شاهد عینی و در عین حال قربانی، زندگی روزمره در محاصره را با جزئیات دقیق بازگو میکند: نبود غذا و دارو، خاموشیهای طولانی، ترس دائمی از خمپاره و موشک، و نگرانی از آیندهی فرزندان. لیلی علامالدین اسود با زبان ساده و بیتکلف خود، حسهای متناقض انسان در شرایط غیرانسانی را بیان میکند؛ از یکسو اضطراب و خستگی و از سوی دیگر لحظههای کوچک شادی و امید. او به جای تمرکز بر آمار و ارقام، لحظههایی را ثبت میکند که زندگی واقعی مردم را در دل بحران بازتاب میدهند؛ مثل شادی کوتاه از رسیدن چند قرص نان یا اضطراب از صدای ممتد انفجار در نیمهشب. کتاب همچنین به موضوع کدهای فرهنگی و اجتماعی در دل بحران اشاره دارد. رفتارهایی که شاید از بیرون قابل درک نباشند، در دل محاصره معنای دیگری پیدا میکنند؛ سکوتی که میتواند نشانهی امید باشد، یا لبخندی که در پس آن هزار درد پنهان است. نویسنده نشان میدهد که چگونه جامعهای کوچک با وجود همهی فشارها، همچنان تلاش میکند با حفظ عادتها و پیوندهای انسانی. این کتاب بازتابی از تجربه جمعی یک جامعه کوچک است که با وجود گرسنگی، ترس و انزوا، هویت و انسانیت خود را حفظ کرده است و خواننده را وادار میکند جنگ را نه در قالب آمار و تیترهای خبری، بلکه در قالب زندگیهای واقعی لمس کند؛ زندگیهایی که میان امید و ناامیدی معلق ماندهاند و ارزش ثبت و شنیدهشدن دارند.
درباره لیلی علام الدین اسود
لیلی علام الدین اسود متولد سال 1977، نویسنده سوری می باشد.