کتاب ماهک

Mahak
کد کتاب : 52709
شابک : 978-9648079982
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 432
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 20
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت
مژگان مظفری
مژگان مظفری متولد کرمانشاه است و نیاکانش شیرازی بودند، پدربزرگش علیمرادخان حبیبی از طایفه ی بزرگ الهیار خانی از همان ابتدا او را با شعر و هنر آشنا کرد، مظفری نویسندگی را به صورت آماتور از سال ۱۳۷۲ آغاز کرد و اولین اثر خود را در سال ۱۳۷۸ به چاپ رساند، از او تا به حال بیست اثر به چاپ رسیده و بیشتر کتابهایش چاپ‌های بسیاری خورده است.
قسمت هایی از کتاب ماهک (لذت متن)
ماهک مانند همیشه با بیانی دل نشین مشغول ارائه ی کنفرانس بود و سعی می کرد به جزء استاد به کس دیگری نگاه نکند، اما انگار این کار امکان پذیر نبود. رامین احمدی پسر پر شر و شور کلاس در حالی که خودکار توی گوش هایش فرو کرده بود، به او زل زد. ماهک که نسبت به ادا و اطوار او نمی توانست بی تفاوت باشد، به سختی جلو خنده ی خود را گرفت. استاد گفت: «خانم دلفانی! چرا سکوت کردید؟ لطفا ادامه بدهید.» ماهک با نگاهی به ساعت دیواری کلاس که بالای تخته سیاه نصب شده بود، گفت: «استاد، اگر اجازه بدهید بماند برای جلسه ی بعد. وقت ما بسیار اندک است و کنفرانس من خیلی طولانی و احتیاج به زمان بیشتری دارد. تا دقایقی دیگر ساعت کلاس به پایان می رسد، من هم در این زمان کم نمی توانم این همه را خلاصه کنم.» استاد قبول کرد که ماهک جلسه ی بعد کنفرانس خود را ارائه بدهد. تا استاد از کلاس خارج شد، او نفس راحتی کشید و با شتاب کتاب هایی را که روی میز ولو کرده بود، جمع کرد و داخل کیف خود گذاشت و خطاب به دوستش مستانه گفت: «مستان! برویم؟» مستانه مقنعه اش را درست کرد و گفت: «چند لحظه صبر کن!» ـ برای چه؟ مقنعه ات را که درست کردی. ـ من هنوز کفش هایم را نپوشیدم.